ramin(janaghaee)

۱۳ مطلب با موضوع «الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت» ثبت شده است

وضعیت ایران در نقطه کنونی که در زیر شدید ترین فشار ها  ( نظامی (40 سال اخیر) اقتصادی (به صورت پلکانی از سال 57 تا الان) و فرهنگی و موج های خرابکاری و نفوذی ها (که لحظه ای در این 40 سال بدون حضورشون نبوده و این روند بدون توقف خواهد بود))    بوده و این روند ادامه خواهد داشت . این حیات و ادامه آن و به عبارت دیگر از هم نپاشیدن ایران چیزی جز پشتیبانی اراده و قدرتی شکست ناپذیر که تمام دنیا نمی توانند چیزی جز از اراده او پیروی کنند نمیتوان باشد.

این فشار های پلکانی که امروز به اوج خود رسیده اند قدرت ایران را به صورت پلکانی بالا برده و هم سطح کردند (انگار دشمنان ایران مجری طرح توسعه و پیشرفت ایران بوده اند)  هر اقدامی که دشمنان بر ضد ایران انجام داده اند در نهایت به نفع ایران تمام شده از حمله صدام به کویت تا سرنگونی صدام به دست آمریکا و ناتو . از تحریم دلار و ساز و کار یوترن که ایران را به سمت پیمان های پولی دوجانبه از روی اجبار و اکراه سوق داد که سلطه دلار رو نابود کرد. از پیوستن به برجام و خروج آمریکا از برجام هر دو به نفع ایران و پایان اعتبار آمریکا در این کره خاکی منجر شد (ضرر این بی اعتباری برای آمریکا از  22 تریلیون دلار بدهی  بیشتر است) این بی اعتباری منجر به پایان سلطه آمریکا خواهد شد. خدمت ترامپ احمق به ایران بسیار بزرگتر از خدمت بوش پسر که صدام تجهیز شده آماده حمله به ایران را نابود و کل منطقه را دو دستی تقدیم ایران کرد بیشتر است. تاریخ 3000 ساله اثبات کرده که منطقه جنوب غرب آسیا(خاور میانه) محل متلاشی شدن تمامی ابر قدرت ها در مواجه با آن بوده است که مورد آخر متلاشی شدن شوروی بعد از باتلاق افغانستان بود و فروپاشی آمریکا فقط به دلیل دشمنی با ایران حتمی هست.

این افزایش و اشباع شدن فشار ها علیه ایران ایده آل ترین حالت برای اصلاح و مدل سازی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و باز تولید مدل جدید و جایگزین برای اداره کشور ها رو فقط و فقط در ایران مساعد کرده و منجر به این خواهد شد که مرکز ثقل دنیا و نظم جدید دنیا از واشنگتن دی سی به تهران منتقل شود. که باعث و بانی این اتفاق خود آمریکاست نه دیگران!!!



أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿۴۲﴾


یا مگر نیرنگى در سر دارند، ولى کافران خود نیرنگ خورده‏اند (۴۲)

سوره ۵۲: الطور
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۰۰
0
1395/12/25نسخه قابل چاپ
درس‌­های تجربه کشور انگلستان در جهت مقاوم سازی اقتصاد

رمز رشد اقتصادی در انگلستان چه بود؟

یکی از تصورات رایج درباره‌ی علت رشد اقتصادی در انگلستان و وقوع انقلاب صنعتی در این کشور، اجرای سیاست‌های تجاری مکتب لیبرالیسم اقتصادی با سرکردگی آدام اسمیت و ریکاردو است که اجرای قاعده‌ی لسه‌فر و تجارت آزاد و برداشتن موانع تجاری میان کشورها را تبلیغ می­کند. اما مروری بر وضعیت تاریخی این کشور و صنعت نساجی بریتانیا به‌عنوان صنعت پیش‌رو که صنعت کلیدی دنیا تا اواخر قرن ۱۹ بود نشان می‌دهد که در کنار سیاست‌های استعمارگرایانه و سلطه‌طلبانه، حمایت از صنعت داخلی و حمایت مستمر از تولیدات داخلی با سیاست تعرفه‌ای و سیاست‌های دیگر اقتصاد عقب‌مانده بریتانیا را به قدرت اول صنعتی دنیا تبدیل کرد.
 
* حمایت از صنعت نوپای نساجی و خیزش صنعتی
انگلیس در قرن ۱۱ و ۱۲ اقتصادی ابتدایی و عقب‌مانده داشت که مبتنی بر پرورش خوک و گوسفند بود. در دوران پس از فئودالیسم و در قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی نیز اقتصاد این کشور متکی بر تولید مقدار اندکی پشم و لباس‌های با ارزش افزوده‌ی اندک بود.۱ این وضعیت تا سال‌های پایانی قرن ۱۶ ادامه داشت، اما در این سال‌ها، وضعیت به یک‌باره تغییر کرد. انگلیس با پی بردن به اینکه تولید پوشاک می­‌تواند سود مناسب‌تری را نسبت به صادرات پشم خام عایدش کند، در زمان ادوارد سوم، به ساخت و توسعه‌ی کارخانه‌های کوچک و محلی تولید لباس­‌های پشمی اقدام کرد. او حتی برای حمایت از تولید داخل، اقدام به پوشیدن لباس‌های کم کیفیت انگلیسی در مقابل منسوجات با کیفیت خارجی کرد و تمرکز خود را بر تجارت پشم خام و ممنوع کردن واردات پوشاک قرار داد.۲

هنری هفتم نیز در سال ۱۴۸۹، در راستای تولید پوشاک و فرآوری پشم خام، سیاست جایگزینی واردات را کلید زد و شروع به جذب کارگران ماهر کشورهای دیگر کرد، مالیات بر صادرات پشم خام را افزایش داد و در برهه‌هایی صادرات آن را به‌منظور فرآوری بیشتر ممنوع کرد.۳
 
* گسترش صادرات محصولات
در دوران ملکه الیزابت نیز اقدامات دیگری در راستای گسترش صنعت نساجی انگلستان صورت گرفت، از جمله فرستادن نمایندگان سیاسی به کشورهای ایران، روسیه و مغولستان به‌منظور صادرات کالاها و سرمایه‌گذاری قابل توجه در صنایع کشتی‌سازی جهت صادرات کالا و به دست آوردن بازارهای جدید و استعمار کشورها و بازارهایشان.
 
* ممنوعیت واردات محصولات مشابه و نابودی صنایع در کشورهای رقیب
مهم‌ترین جزء سیاست‌های حمایتی بریتانیا در این سال‌ها، حمایت‌های تعرفه‌ای بود. انگلیس در ادامه‌ی حمایت تعرفه‌ای خود از منسوجات که از قرن ۱۴ میلادی شکل گرفته بود، به‌منظور حمایت از صنایع داخلی، هرگونه واردات کالاهای با کیفیت از مستعمرات خود را ممنوع و در سال ۱۶۹۹ با تصویب قانونی، از صادرات صنایع پشمی مستعمرات خود جلوگیری کرد. بدین ترتیب صنایع پشم‌بافی مستعمرات انگلیس از جمله ایرلند را که کیفیت بالاتری داشت نابود کرد و صنعت تولیدات پشمی آمریکا را نیز در نطفه خفه کرد.۴

از سویی دیگر، صنایع نخی و ابریشمی نوزاد انگلستان، توان رقابت با صنایع نخی و کتانی هند که در اواخر قرن ۱۷ کارآمدترین و پیشرفته‌ترین صنعت آن زمان در دنیا بود را نداشت. بنابراین بریتانیا که به‌خوبی این حقیقت را درک کرده بود، از سویی با تصویب قانونی در سال ۱۷۰۱، واردات هرگونه لباس نخی و ابریشمی از ایران؛ چین و هند به بریتانیا و مستعمراتش را ممنوع اعلام کرد و از سویی دیگر، با وضع قوانین و عوارض داخلی، جریان کالا در داخل هند را مختل کرد. علاوه بر این، تجارت بریتانیا تمام بازارهای هند را تسخیر کرد و صادرات هرگونه ماشین‌های صنعتی و فنون تولید به هند را نیز ممنوع کرد. این روند دومینویی فاجعه‌بار در هند ایجاد کرد به‌گونه‌ای که در قرن ۱۹، صنایع قدیمی هند از جمله پارچه‌بافی، کشتی‌سازی، فلزکاری و... نیز نابود شد. در نتیجه هند تبدیل به کشوری کشاورزی و بازاری مصرفی برای انگلیس شد که تنها مواد اولیه به این کشور صادر می‌کرد.
 
* حمایت از صنایع و شروع فناوری و نوآوری‌ها
حمایت از صنعت داخلی و شکل‌گیری صنایع موجب استفاده از مزیت‌های مقیاس شد و تلاش برای صادرات و افزایش تولید که نتیجه‌ی مستقیم معاهدات و راهنمایی‌های دولت به‌وسیله‌ی ناوگان قدرتمند دریایی بود، موجب شروع نوآوری‌ها شد.۵  بدین ترتیب نوآوری­‌هایی در زمینه‌ی شیوه‌ی تولید پارچه­‌های نخی ایجاد شد و دستگاه ریسندگی ماشینی جایگزین دستی شد و اثرات سرریز آن نیز موجب توسعه‌ی نوآوری‌ها و صنایع دیگری از قبیل نوآوری در زمینه‌ی رفع ناخالصی­‌های آهن، به کارگیری زغال سنگ به جای زغال چوب شد تولید آهن و در نهایت اختراع ماشین بخار شد و اختراع ماشین بخار توسط جیمز وات تحولات عمیقی که که در صنایع نساجی، آهن و کشتیرانی مورد استفاده قرار گرفت. در پی آن، صنایع فولاد شکل گرفت و شبکه‌ی ریلی و حمل‌ونقل توسعه پیدا کرد و نهادهای مالی و پولی نظیر بانک انگلیس و بورس سهام و شرکت‌های تضامنی برای حمایت از سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی تولید و صنایع نیز شکل گرفت.
 
* تشکیل ناوگان دریایی، کاهش وابستگی و گسترش صادرات
تشکیل ناوگان کشتیرانی و گسترش ناوگان دریایی انگلیس از عوامل دیگری بود که موجب انحصار انگلیس بر تجارت بین‌الملل و گسترش بازرگانی به نواحی مختلف دنیا به‌ویژه آسیا و هند گردید. این موضوع خود، زمینه‌ی آشنایی با تولیدات نخی و ابریشمی و نقطه‌ی آغاز صنعت منسوجات نخی و ابریشمی در بریتانیا بود. انگلیس که مزیت و تجربه‌ای در ساخت کشتی نداشت، با جذب متخصصان و کارگران ماهر خارجی، اعطای یارانه، اعطای جوایز برای ماهیگیری و وضع عوارض گمرکی، شروع به توسعه‌ی کشتیرانی کرد.۶ انگلیسی‌ها به‌خوبی دریافته بودند که کشتی‌­رانی و دریانوردی، از ستون‌های بازرگانی و قدرت دفاعی کشور است و به‌همین دلیل باید در این زمینه، خود را از هرگونه وابستگی به خارج رهانیده و همانند تولیدات پشمی، مستقل و خودکفا شد. بدین منظور انگلیس، قانون دریانوردی را در سال ۱۶۵۱تصویب کرد که بر اساس آن حمل کالا از کشورهای غیراروپایی به انگلیس یا مستعمرات آن ممنوع و حمل کالا از کشورهای اروپایی به بریتانیا توسط کشورهای ثالث غیرقانونی بود. این عامل علاوه بر تضعیف کشورهای دیگر، منافع تولیدکنندگان و تجار این کشور را افزایش و انگیزه برای نوآوری را افزایش داد. شکل زیر، چرخه‌ی پیشرفت صنایع در انگلستان را از طریق حمایت از صنایع داخلی را نشان می‌دهد:
 
شکل۱: چرخه‌ی عوامل رشد اقتصادی در کشور انگلستان
 
* نتیجه‌گیری
تجربه‌ی انگلستان به‌عنوان اولین کشور صنعتی‌شده، به‌خوبی نشان‌دهنده‌ی تأثیر حمایت صحیح از صنایع داخلی است. این کشور در دوره‌ی خیزش اقتصادی خود، از صنایع داخلی شدیدا حمایت کرد و تنها پس از تفوق صنعتی و برتری فناوری تولیدی بریتانیا بود که سیاست‌های تجارت آزاد را پی‌گیری کرد. حمایت از صنایع داخلی، با وجود اینکه در کوتاه مدت کیفیت پایین‌تری داشتند، اما همچنان در مقابل رقبای خارجی حمایت می‌شدند. حمایت از صنایع در این کشور نه تنها موجب ناکارآیی تولید نشد، بلکه موجب ارتقای توان رقابتی نیز شد، زیرا ارتقای کیفیت تولیدات و افزایش رقابت‌پذیری، نه از طریق آزادسازی تجاری و واردات، بلکه از طریق فشارهای صادراتی بود که در نهایت موجب تشکیل زنجیره‌ای از ابداعات شد.۷

پی‌نوشت‌ها:
۱. لیست،   فردریک، نظام ملی اقتصاد سیاسی، ۱۳۷۲، صص۸۱ و۸۲
۲. Chaung,hajoon, kicking away the ladder: development strategy in historical prespective.anthem press,۲۰۰۲,۵
۳. چانگ، هاجون، نیکوکاران نابکار، ۱۳۹۲، ۶۹
۴. Chaung,hajoon, kicking away the ladder: development strategy in historical prespective.anthem press,۲۰۰۲,۲۲
۶. لیست، ۱۳۷۲: ص۸۵
۷. معصومی نیا، محمد جواد، دلالتهای ناسیونالیسم اقتصادی در جهت پیش برد اهداف اقتصاد مقاومتی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته اقتصاد، دانشگاه امام صادق(ع)؛ ۱۳۹۴
برچسب‌ها: پیشرفت اقتصادی؛ رشد اقتصادی؛ سیاست‌های اقتصادی؛ سعید سیدحسین‌زاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۱۲
0
طرح ناب که با هدف تولید همزمان آب و برق در مقیاسی بزرگ (حدود ۵۰هزار مگاوات) از سال گذشته به دولت ارائه شده، هنوز اقبالی به کسب موافقت یا تصمیم مساعدی از سوی دولت برای بررسی و اجرا نداشته است.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۲
0

تجربه‌ رشد شکننده در اقتصادهای شرق آسیا

برخی از عوارض مؤثر بر اقتصاد کشورها تکانه‌های اقتصادی دنیا است که پیش می‌آید؛ مثل همان چیزی که در این سالها پیش آمد و در برهه‌های دیگری پیش آمده که این تأثیر میگذارد برروی کشورها. من یک‌وقتی گفتم، رئیس یکی از کشورهای آسیای جنوب شرقی آمد و با من ملاقات کرد؛ در آن دوره‌ای که در این منطقه آن شکست عجیب به وجود آمد؛ حرف او به من این بود، گفت شما فقط بدانید، ما در یک شب از یک کشور غنی تبدیل شدیم به یک کشور فقیر! یعنی اقتصاد غیر مقاوم این‌جوری است.(۱۳۹۲/۱۲/۲۰)
پیشرفت و رشد اقتصادی می‌تواند با الگوهای متفاوتی محقق شود. در این میان، برقراری توازن میان نیروهای درونی و بیرونی رشد و همچنین توازن بین نیروهای واقعی و بخش مالی اقتصاد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. مواجهه‌ی شتاب‌زده برای رسیدن به رشد اقتصادی (به هر قیمت) می‌تواند از طریق بر هم زدن توازن‌های دوگانه، اقتصاد کشورها را با شکنندگی و بحران مواجه نماید. بحران سال ۱۹۹۷ شرق آسیا از نمونه‌های درس‌آموزی است که نشان داد عدم توجه به متغیرهای مقاومتی می‌تواند ثمرات سال‌ها رشد اقتصادی را به‌یکباره در معرض نابودی قرار دهد. جالب است بدانیم که پیامد الگوهای بحران‌زای رشد اقتصاد، در هزینه‌های رفاهی و مادی طبقات مختلف جامعه و حتی گسترش فقر و بی‌اخلاقی خلاصه نمی‌شود، بلکه می‌تواند عواقب سیاسی نیز به‌دنبال داشته باشد؛ چنان‌که دولت سی‌ساله‌ی ژنرال سوهارتو در اندونزی به‌واسطه‌ی بحران شرق آسیا خاتمه یافت.
 
* دوره‌ی رشد و غفلت از شکنندگی
در ۲۶ سپتامبر سال ۱۹۹۳ میلادی، بانک جهانی که مدت‌ها چشم خود را بر پدیده‌ی متفاوت رشد اقتصادی کشورهای آسیای جنوب شرقی بسته بود، با فشار ژاپن بالأخره گزارشی را منتشر ساخت که تا مدت‌ها نام آن در محافل اقتصادی و سیاسی شنیده می‌شد: معجزه‌ی شرق آسیا. به قول جوزف استیگلیتز (برنده‌ی جایزه‌ی نوبل اقتصاد)، دلیل نادیده گرفتن نیز روشن بود: توفیق کشورهای این منطقه به‌خاطر آن بود که به دستورات «اجماع واشنگتن» (که به‌شدت مورد حمایت این سازمان‌ها بود)، جز در مورد آنچه به ثبات اقتصاد کلان مربوط می‌شد، وقعی ننهاده بودند.

براساس گزارش ۳۷۰صفحه‌ای فوق، کشورهای منطقه‌ی شرق آسیا در بیست سال منتهی به سال ۱۹۹۰ توانستند به بالاترین نرخ رشد اقتصادی در مقایسه با سایر مناطق جهان دست یابند. اگرچه در منطقه‌ی شرق آسیا، ۲۳ کشور وجود داشت، اما بیشتر این موفقیت‌ها حاصل تلاش هشت کشور کره‌ی جنوبی، هنگ‌کنگ، تایوان، سنگاپور (ببرهای چهارگانه)، ژاپن و کشورهای تازه‌صنعتی‌شده‌ی جنوب شرق آسیا یعنی اندونزی، مالزی و تایلند بود. ویژگی دیگری که اهمیت این مطالعه را افزایش می‌داد، موفقیت این کشورها در کاهش نابرابری و توسعه‌ی عدالت، هم‌زمان با رشد سریع اقتصادی بود. اما علت این رشد سریع و کم‌سابقه چه بود؟
کارشناسان بانک جهانی انباشت وسیع سرمایه‌ی فیزیکی و انسانی را علت اصلی رشد اقتصادی شرق آسیا می‌دانند. از نگاه آنان، بالا بودن نرخ پس‌انداز، توجه دولت به کشاورزی، رشد قابل توجه صادرات و جذب فناوری خارجی، کاهش نرخ رشد جمعیت و رشد سریع بهره‌وری عوامل تولید، زمینه‌ساز توسعه‌ی اقتصادی این کشورها بود.

کارشناسان بانک جهانی انباشت وسیع سرمایه‌ی فیزیکی و انسانی را علت اصلی رشد اقتصادی شرق آسیا می‌دانند. از نگاه آنان، بالا بودن نرخ پس‌انداز، توجه دولت به کشاورزی، رشد قابل توجه صادرات و جذب فناوری خارجی، کاهش نرخ رشد جمعیت و رشد سریع بهره‌وری عوامل تولید، زمینه‌ساز توسعه‌ی اقتصادی این کشورها بود. دولت‌ها نیز در همه‌ی کشورهای این منطقه، از راه‌هایی چون اعطای اعتبارات هدفمند به صنایع منتخب، تأسیس بانک‌های دولتی و حمایت از آن‌ها و توسعه‌ی نهادهای بازاریابی صادرات، دخالتی گسترده در اقتصاد داشتند. به‌علاوه عوامل جغرافیایی و فرهنگی مانند دستیابی به آب‌های آزاد، نزدیکی جغرافیایی این کشورها و سابقه‌ی تاریخی روابط بازرگانی میان آن‌ها نیز نقش مهمی ایفا نمود.

اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ که نرخ رشد اقتصاد و ثبات نرخ ارز تثبیت شده بود، دولت‌های این منطقه از جمله دولت تایلند، سیاست‌هایی را برای ترغیب بیشتر سرمایه‌گذاری خارجی در پیش گرفتند، از جمله حذف محدودیت‌های سرمایه‌گذاری خارجی، حذف موانع مالکیت خارجی در صنایع صادراتی، ارائه‌ی مشوق صادراتی به صندوق‌های مشترک سرمایه‌گذاری خارجی، اجازه‌ی قانونی انتشار اوراق قرضه‌ی خارجی به شرکت‌های تایلندی و کاهش مالیات بر سود تقسیم‌شده‌ی خارج از کشور. این اقدامات در سال‌های نخست تأثیر مثبت جدی بر فزونی ورود سرمایه‌های خارجی داشت؛ به‌نحوی‌که خالص ورود سرمایه به تایلند طی سال‌های ۱۹۹۶-۱۹۹۱ در مجموع به حدود ۸۵ میلیارد دلار بالغ شد. به‌لحاظ ترکیب نیز بیش از ۹۵ درصد سرمایه‌گذاری‌های خارجی در تایلند در خرید دارایی‌های مالی کوتاه‌مدت و سایر موارد (غیر از سرمایه‌گذاری مستقیم و فیزیکی) بود. همین نشانه برای انتظار شنیدن صدای شکستن روند رشد، کافی بود.
 
* دوره‌ی شکنندگی و سقوط
بحران در ۲ ژوئیه سال ۱۹۹۷، زمانی علنی شد که دولت تایلند تصمیم گرفت واحد پول خود، بات (baht) را نسبت به دلار شناور کند. برخی اقتصاددانان معتقدند که این تصمیم به‌خاطر جلوگیری از سفته‌بازی در معاملات املاک و مستغلات یا سفته‌بازی در بورس صورت گرفت. براساس این تصمیم، ارزش واحد پولی بات به‌شدت افت کرد. این قضیه باعث کاهش ارزش پولی سایر کشورهای منطقه شد و طی این فرایند، روپیه‌ی اندونزی ۷۵ درصد، رینگین مالزی و پزو فیلیپین ۴۰ درصد و وون کره و بات تایلند ۵۰ درصد افت ارزش داشتند. با سقوط ارزش واحدهای پولی، بهره‌ی تمام وام‌های دلاری شرکت‌های فعال در این منطقه چنان سنگین شد که شرکت‌ها توانایی پرداخت آن‌ها را نداشتند و ورشکستگی‌ها آغاز شد. بازار سهام سقوط کرد و خیلی سریع دامن تمام اقتصادهای مرتبط با شرق آسیا را گرفت.

کشورهای عضو آسه‌‌آن (ASEAN) که در سال ۱۹۹۶، معادل ۹۳ میلیارد دلار جریان ورودی سرمایه داشتند، در سال ۱۹۹۷، بالغ بر ۱۲ میلیارد دلار خروج سرمایه را تجربه کردند. این وارونگی ۱۰۵میلیارددلاری جریان سرمایه در یک‌ سال، بزرگ‌ترین از این نوع در تاریخ تجارت جهانی بود.
بحران در ۲ ژوئیه سال ۱۹۹۷، زمانی علنی شد که دولت تایلند تصمیم گرفت واحد پول خود، بات (baht) را نسبت به دلار شناور کند. برخی اقتصاددانان معتقدند که این تصمیم به‌خاطر جلوگیری از سفته‌بازی در معاملات املاک و مستغلات یا سفته‌بازی در بورس صورت گرفت. براساس این تصمیم، ارزش واحد پولی بات به‌شدت افت کرد. این قضیه باعث کاهش ارزش پولی سایر کشورهای منطقه شد.

به‌عنوان مثال، در کشور مبدأ بحران یعنی تایلند، نسبت ذخایر خارجی رسمی به بدهی‌های کوتاه‌مدت که بالا بودن آن یکی از شاخص‌های عدم شکنندگی اقتصاد است، طی ماه‌های قبل از بحران به‌تدریج کاهش یافت و از ۱.۱ به ۰.۷ رسید. همچنین نسبت ذخایر خارجی به پایه‌ی پولی از ۲.۵ به ۱.۵ نزول کرد که هر دو شاخص بیانگر شکننده‌تر شدن اقتصاد بود. در دوره‌ی پیش از بحران، سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در ساخت‌وساز به پنجاه درصد کل سرمایه‌گذاری ثابت کشور رسیده بود و سهم قابل توجهی از اعتبارات بانکی نیز برای بخش املاک صرف می‌شد. افزایش کسری حساب جاری در سال پیش از بحران، که رقم آن به هشت درصد تولید ناخالص داخلی رسید نیز شاهد دیگری برای هشدار ناترازی در اقتصاد بود.

با نمایان شدن بحران، صندوق بین‌المللی پول که نگران از سرایت بحران به سایر بازارهای جهانی بود، نسخه‌ای برای این اقتصادها پیچید که همان بسته‌ی متعارف بود. براساس این بسته، دولت هزینه‌های خود را کاهش می‌دهد و نرخ بهره را بالا می‌برد تا اعتماد به اقتصاد بازگردد. این بسته البته در مورد این کشورها که در سراشیبی سقوط قرار داشتند، کارساز نشد و شدت آسیب‌های اقتصادی را بیشتر هم کرد. سقوط رشد اقتصادی، جهش بیکاری و ورشکستگی و افزایش تورم، ثمرات این بحران برای تمام اقتصادهای شرق آسیا بود؛ نتایجی که اگرچه پس از چهار سال فروکش کرد، اما تأثیرات اقتصادی و حتی سیاسی (مانند سقوط دولت سوهارتو) زیادی به‌دنبال داشت. البته دومین دور مداخله‌ی صندوق بین‌المللی پول برخلاف دور نخست، توانست تا حدودی ثبات و اعتماد را به این اقتصادها بازگرداند.
 
* ریشه‌ی شکنندگی
همانند رشد این منطقه، برای بحران هم علل بسیاری ذکر می‌شود. پیش از آنکه بحران آغاز شود، سه مشکل عمده‌ی ساختاری در اقتصاد منطقه وجود داشت: ۱. تکیه بر بدهی‌های کوتاه‌مدت خارجی برای تأمین مالی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، ۲. ضعف نظام تأمین اجتماعی و انعطاف‌ناپذیری بازار کار و ۳. تخریب محیط‌زیست. هرچند این مشکلات اهمیت فراوانی داشتند، اما برای شروع بحران کافی نبودند. به اعتقاد کارشناسان بانک جهانی، علت اصلی بروز بحران، ظهور آسیب‌پذیری ساختاری در اقتصادهای منطقه بود. ورود گسترده‌ی سرمایه‌های خصوصی کوتاه‌مدت از بازارهای جهانی (نه سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی) در کنار نظام مالی آزاد، اما ضعیف این کشورها، منجر به گسترش شدید اعتبارات شد که ایجاد حباب قیمت و افزایش بدهی بنگاه‌ها را به‌دنبال داشت. بدین‌ترتیب درجه‌ی آسیب‌پذیری اقتصاد منطقه افزایش یافت.

در شرق آسیا، ثبات نرخ ارز در کنار تفاوت شدید نرخ بهره، باعث سرازیر شدن سیل سرمایه‌های کوتاه‌مدت خارجی به این بازارها شد. از طرف دیگر، بخش شرکتی کشورهای منطقه نیز به‌دلایل گوناگون (از جمله پایین‌تر بودن هزینه‌ی تأمین مالی از خارج و همچنین ثبات نرخ ارز)، تمایل زیادی به دریافت وام‌های خارجی داشتند. آنچه این وضعیت را تشدید می‌کرد، ضعف مقرراتی شدید در بخش مالی اقتصاد و مواجهه‌ی ساده‌انگارانه با شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی بود.
در شرق آسیا، ثبات نرخ ارز در کنار تفاوت شدید نرخ بهره، باعث سرازیر شدن سیل سرمایه‌های کوتاه‌مدت خارجی به این بازارها شد. از طرف دیگر، بخش شرکتی کشورهای منطقه نیز به‌دلایل گوناگون (از جمله پایین‌تر بودن هزینه‌ی تأمین مالی از خارج و همچنین ثبات نرخ ارز)، تمایل زیادی به دریافت وام‌های خارجی داشتند.

سهم عامل سرمایه‌گذاران نامطمئن خارجی چنان بود که نخست‌وزیر وقت اندونزی، ماهاتیر محمد، به‌صراحت از نقش جرج سوروس (سرمایه‌گذار معروف آمریکایی) در این بحران خبر داد. جالب این بود که سوروس در چهارشنبه‌ی سیاه انگلیس در ۱۶ ژانویه‌ی سال ۱۹۹۲ نیز مشابه چنین رفتاری را انجام داده بود. او با فروش استقراضی (short selling) ده‌ها میلیارد دلار لیر استرلینگ، نوسانی بزرگ در بازار پولی انگلیس ایجاد نمود و به ویرانگر بانک مرکزی انگلیس مشهور شد تا بتواند این بانک را به تغییر سیاست نرخ بهره‌ی مدنظر خود، تسلیم نماید.
 
* نتیجه‌گیری
اگرچه بحران شرق آسیا که از سال ۱۹۹۷ آغاز شده بود، در سال ۲۰۰۰ به آرامش رسید، اما به نقطه‌ی عطفی در مباحث سیاست‌گذاری اقتصادی تبدیل شد. لزوم پرهیز از وابستگی زیاد به پیشران‌های خارجی، لزوم ایجاد توازن میان پیشبرد بخش واقعی و بخش مالی اقتصادی و کاهش مجال به سفته‌بازان، پرهیز از تکیه‌ی طولانی بر ثبات نرخ ارز و سود بانکی در کنار لزوم نظام مقررات‌گذاری هوشمند در برابر سرمایه‌گذاری خارجی، از مهم‌ترین درس‌هایی بود که بحران شرق آسیا به سیاست‌گذاران داد؛ درس‌هایی که مراعات آن می‌تواند درجه‌ی مقاومت اقتصاد را نسبت به فشارها و تلاطم‌های بیرونی افزایش دهد.

 

استکبار جهانی و به طور ویژه آمریکا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران راه‌های مختلفی چون ، تحمیل جنگ، توطئه ، ترور وتحریم را ،علیه ملت ایران را پیموده و به نتیجه دلخواه خود نرسیده و اکنون بیش از قبل به فکر نفوذ در ابعاد فرهنگی، سیاسی و از جمله  اقتصادی در ایران است.

 

 

آمریکایی‌ها در نفوذ اقتصادی کهنه‌کار و دست بلندی دارند و تاریخ اقتصادی جهان بر این امر صحه می‌گذارد.

 

 

برای مثال ((شبیخون نیکسون» در تاریخ اقتصادی جهان ، نمونه‌ای بارز از نفوذ آمریکایی هاست .

 

 

.آمریکایی‌ها تعهد کرده بودند که هر که دلار آمریکا را به عنوان دارایی‌اش نگهداری کند، در صورت مراجعه، به ازای هر 35 دلار یک اونس طلا تحویل وی می‌دهند. با این ترفند پول خود یعنی دلار را جهان روا و جهان قبول کردند. اما با سوء استفاده، اقدام به چاپ بی‌رویه دلار کردند و زمانی که دولت‌ها و اشخاص خواستند دلارها را تحویل آمریکا دهند و طلا بگیرند، یکدفعه نیکسون در سال 1971وقتی مشاهده کرد دلار به سلطه ی خود در جهان دست یافته ، یکدفعه اعلام کرد که تعهد آمریکا برای تبدیل دلار به طلا خاتمه یافته و عهد شکستند...

 

 

بحران آسیای جنوب شرقی در سال 1998 را نمونه‌گیری از نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها ست

 

 

در شرایطی که خیلی افراد پیوند اقتصادی کشورهای آسیای جنوب شرقی با اقتصاد آمریکا را عامل رشد این کشورها می‌دانستند برخی سرمایه داران خاص آمریکایی با خروج سرمایه‌های پولی و مالی خود از بازارهای آسیای جنوب شرقی این کشورها را با بحران مالی و اقتصادی مواجه کردند و جالب آنجا بود که وقتی این کشورها به نهادهای پولی و مالی جهانی که تحت سیطره و نفوذ آمریکایی‌ها است مراجعه می‌کردند، اینها برای اعطای وام به دولت‌های بحران دیده، شرط‌هایی می‌گذاشتند که یکی از آنها انتخاب وزرای اقتصاد و رؤسای بانک مرکزی باب میل آمریکایی‌ها و غربی‌ها بود.

 

 

«ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی - که بسیار هم آدم پُرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود - به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند، و زلزله ی اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایه دار صهیونیستی و بعد سرمایه دارهای دیگر، با بازیهای بانکی و پولی توانستند چند تا کشور را به ورشکستگی بکشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخه های اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را عمل بکند، همین طور هم خواهد شد. ( بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان ۱۳۸۵/۸/۱۸)

 

 

آمریکایی‌ها از فرصت خصوصی‌سازی در برخی از کشورها استفاده کرده و در مراکز حساس و استراتژیک صنعتی و اقتصادی آنها نفوذ کردند . با نام  شرکت های اقتصادی ، فروشگا ه و هایپر مارکت قرار داد های اقتصادی می بندند ولی غیر مستقیم دست به فعالیت های فرهنگی و سیاسی می زنند ، اینها راه نفوذ و جاسوسی برای دولت‌های استکباری به‌خصوص امریکاست.

 

 

آمریکایی ها در حوزه علمی نیز برای پروژه نفوذ برنامه ریزی کردند.

 

 

به عنوان مثال سفر یک تیم دانشگاهی از دانشگاه بال آمریکا و چند دانشگاه آمریکایی دیگر به ایران که در سکوت خبری صورت گرفت .

 

 

تسهیل اعطای بورسیه به دانشجویان ایرانی   رونق دهی به انرژی پاک نشست های علمی دانشمندان ایرانی ، اروپایی و آمریکایی تحت عنوان دیپلماسی علمی طرح های زیست محیطی در دریاچه ارومیه و معضل آلودگی هوا از جمله مسیر های نفوذ در این زمینه ها می باشد.

 

 

برای همین نباید خوشبین باشیم و دل خوش کنیم که حالا  همه چیز خوب است و این حضورها و واردات مختلف می‌تواند باعث رونق کشور شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۲:۱۰
0
الگوی عملیاتی مبارزه با اقتصاد وابسته در دوره قاجاریه

مبارزه روحانیت با دولتمرد قاجاری

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبرمعظم انقلاب در دیدار با کارگران بر آن تاکید نموده و درباره آن فرمودند: «[حلّ] مشکلات مجموعه‌ی اقتصادی کشور را در درون کشور باید پیدا کرد؛ ستون فقرات هم عبارت است از تولید؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، عبارت است از تقویت تولید داخلی؛ اگر این کار تحقّق پیدا کرد و همّت‌ها متوجّه به این مسئله شد، مسائل کار بتدریج حل می‌شود، کار ارزش پیدا می‌کند، کارگر ارزش پیدا می‌کند، اشتغال عمومی می‌شود، بیکاری که یک معضلی است در جامعه بتدریج کم می‌شود و از بین می‌رود. اساس کار، مسئله‌ی تولید است.» حمایت از تولید داخلی اگر چه در سال‌های اخیر مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته اما با رجوع به تاریخ معاصر ایران می‌توان دریافت که چنین موضوعی همواره جزو دغدغه‌ی روحانیون و علمای کشور بوده است. در یادداشت زیر به یکی از  جمله اقدامات علمای عصر قاجار در مواجهه با واردات افسارگسیخته‌ی کالای خارجی و حمایت از تولید داخلی اشاره می‌شود.
 
* اولین پیامدهای اقتصاد وابسته در ایران
«تمام سرای‌ها و خانه‌های ایران یک دکان شد از اجناس بی‌اصل و بی‌دوام دولت‌های خارجه. بلکه بالمره چشم از اولین مایه‌ی ثروت خود که غله‌جات و پنبه و اجناس دیگر است پوشیده، به حمالی دیگران کوشیدیم. ما به حمالی و دست‌فروشی قناعت کردیم.»
از سلطنت ناصرالدین شاه به بعد تدریجا طبقه‌ی جدیدی از سرمایه‌داران تجاری در ایران ظهور پیدا کرد، همین طبقه نیز به مرور موجب وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به بازار غربی و در نتیجه واردات بی‌رویه‌ی کالاهای خارجی به ایران شد به‌نحوی که طبق مستندات تاریخی، ارزش پول ملی ایران به میزان ۴۱۰ درصد کاهش یافت!

جملات فوق توصیفی است از «ملا عبدالرسول کاشانی» در رساله‌ی «اصنافیه» از اوضاع و احوال جامعه‌ی ایران در اواخر عهد ناصری و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه اتفاق جدیدی در ایران رخ می‌دهد که شاید تا به امروز نیز امتداد پیدا کرده است، و آن اینکه از همین سال‌ها است که تدریجا طبقه‌ی جدیدی از سرمایه‌داران تجاری در ایران ظهور پیدا کرد. همین طبقه نیز به مرور موجب وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به بازار غربی و در نتیجه واردات بی‌رویه‌ی کالاهای خارجی به ایران شد به‌نحوی که طبق مستندات تاریخی، ارزش پول ملی ایران به میزان ۴۱۰ درصد کاهش یافت!

در این سال‌ها به‌واسطه‌ی هجوم کالاهای خارجی و مرعوب بودن دولتمرد قاجاری نسبت به استعمار صاحبان حرف و صناعت در شهرهای مختلف ایران، تدریجا مشاغل و بازار کار خود را از دست دادند و از میزان تولیدات داخلی به شدت کاسته شد و در عوض، بخشی از بازار و تجار ایرانی به عامل فروش کالاهای خارجی بدل گردیدند. آش واردات کالای خارجی به بازار ایران آن‌قدر شور شد که در نهایت با اعتراض روحانیون بزرگی چون حاج ملا علی کنی، آیت‌الله میرزای شیرازی، شیخ فضل‌الله نوری و... مواجه شد.۱ در حقیقت اولین رگه‌های سیاست اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخلی به‌منظور توانمدسازی صنایع مختلف تولیدی ایران در برابر کالای خارجی را می‌بایست در همین سال‌ها جستجو کرد.
 
* اعتراض روحانیون به وابستگی اقتصادی به غرب
شیخ فضل‌الله نوری در سال ۱۳۰۶ قمری، چندی پیش از قیام تحریم تنباکو، با ورود اجناس و کالاهای خارجی به ایران نظیر قند، احساس خطر می‌کند و سؤالی را تحت این عنوان که «تکلیف مسلمانان نسبت به مصرف کالایی نظیر قند و... که از بلاد کفر (یعنی فرنگستان) وارد بازار ایران می‌شود، چیست؟» از محضر بزرگ مرجع شیعه حضرت آیت‌الله میرزای شیرازی، می‌پرسد تا ایشان را متوجه ورود کالای خارجی به کشور نماید. میرزای شیرازی نیز در نامه‌ای مفصل پاسخ می‌دهد: «در خصوص مفاسد ورود اجناس و کالاهای بلاد کفر به سرزمین ایران، همیشه ملتفت به آن بوده‌ام و زیاده‌روی در این امر را مایه‌ی خرابی دین و دنیای مسلمانان می‌دانم و از اهتمام شما در تهیه‌ی دفع آن‌ها زیاد مسرور شدم...»۲ شیخ فضل‌الله نیز این استفتا را در سراسر ایران گسترش داده و علمای بلاد را متوجه این امر می‌کند.

واکنش روحانیون نسبت به اوضاع اقتصادی کشور و واردات بی‌رویه کالا از خارج، موجب ناراحتی و عصبانیت غربی‌ها شد به‌طوری که فردی انگلیسی به انگلیسی دیگری به نام سالیسبوری، در تاریخ ۲۹ آوریل ۱۸۹۱ م، مطابق با رمضان ۱۳۰۸ق، طی نامه‌ای چنین نوشت: «ملایان متعصب همه‌جا علیه تسلیم مسلمانان به کفار، وعظ می‌کنند و می‌گویند تجارت، معدن، بانک، جاده و دخانیات را به اروپاییان فروخته‌اند؛ چه دیدی کشتزارهای غله و زنان مسلمانان را هم ببرند.»
 
* تأسیس شرکت اسلامیه و استقبال مردم از تولید داخلی
در کنار این انذارها، از جمله نقاط درخشان عملکرد علما و دلسوزان در حمایت از تولید داخل، تأسیس «شرکت اسلامیه» از سوی ایشان است. حضرات آیات آقانجفی اصفهانی و آقا نورالله نجفی اصفهانی، دو برادری بودند که این شرکت را برای تولید محصولات نساجی داخلی بنیان‌گذاری نمودند. شرکت اسلامیه در همان مقطع به‌سرعت با استقبال گسترده‌ی مردم در خرید سهام و همچنین محصولات خود مواجه شد و به‌تدریج شعبه‌هایی در بسیاری شهرها و همین‌طور در خارج از ایران ایجاد کرد.
روزنامه‌ی «حبل‌المتین» در شماره‌ی بیستم خود، در گزارشی درباره‌ی شرکت اسلامیه چنین می‌نویسد: مرحوم حضرت آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی به‌همراه برادرش حاج‌آقا نورالله در جهت مقابله با تسلط و نفوذ اقتصادی ممالک استعماری دست به اقدامات بسیاری زده‌اند که شاید در تاریخ معاصر بی‌نظیر باشد.
با آغاز به کار شرکت، اطلاعیه‌ی تأسیس شرکت اسلامیه از سوی بنیان‌گذاران آن صادر شد که در آن به‌ چرایی تأسیس این شرکت پرداخته شده بود. در آن اطلاعیه آمده بود: «حال تصور کنیم شرکت به چه کار خواهد رسید؟ بلی همان است که آب‌ رفته را به جوی آورد و رشته‌ی گسیخته تجارت داخله‌ی ما را محکم خواهد نمود. ملک و وطن ما را آباد و صنایع منقرض‌شده‌‌ی ما را حیات می‌دهد. ما را از ذلت احتیاج به امتعه‌ی خارجی می‌رهاند... این شرکت اول بشارت نیکبختی و آبادی مملکت و ترقی ملتی خواهد بود. هر کار را اولی است. این اول افتتاح ابواب سعادت این ملت قدیم و خاک قویم خواهد داشت.»

همان‌طور که از متن اعلامیه مشخص است، دغدغه‌ی توجه و حمایت از تولید داخل و آبادانی مملکت، اصلی‌ترین عامل اقدام علما و دلسوزان کشور در تأسیس این شرکت بود. آیت‌الله آخوند خراسانی در حمایت از شرکت، به مظفرالدین‌شاه نامه می‌نویسد و با بیان اینکه «این شرکت اسلامیه... خشنودی حضرت امام عصر ارواح‌العالمین‌له‌الفداء و ترویج ملت بیضاء و تقویت دولت عظمی… است» از شاه می‌خواهد که این شرکت را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد.
در همان مقطع، روزنامه‌ی «حبل‌المتین» نیز در شماره‌ی بیستم خود، در گزارشی درباره‌ی شرکت اسلامیه چنین می‌نویسد: «مرحوم حضرت آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی به‌همراه برادرش حاج‌آقا نورالله در جهت مقابله با تسلط و نفوذ اقتصادی ممالک استعماری دست به اقدامات بسیاری زده‌اند که شاید در تاریخ معاصر بی‌نظیر باشد. جدای از عملکرد درخشان ایشان در ماجرای نهضت تحریم تنباکو، با حمایت‌های بی‌دریغ آقا نجفی و تلاش‌های مستمر حاج‌آقا نورالله و همراهی برخی علما و تجار متدین آن روزگار، جهت تولید اجناس داخلی و بی‌نیازی از اجناس خارجی شرکت اسلامیه به سال ۱۳۱۶ق، تأسیس و تحریم منسوجات فرنگی و کار ید اقمشه‌ی بافندگان وطنی، در قالب شرکت اسلامیه، به‌تدریج یک جریان و حرکت عمومی در سراسر کشور شد.»
بازخوانی تاریخ گذشته‌ی این سرزمین، به‌خصوص تاریخ دویست‌ساله‌ی اخیر که تاریخ مواجهه‌ی ایران و غرب مدرن است، نشان می‌دهد که دلسوزان این مملکت، که همواره علما در رأس آن قرار داشتند، برای اعتلا و مجد اسلام و مسلمین و پیشرفت مملکت، از هیچ تلاشی فروگذار نبوده‌اند. تأکید بر تولید، کار و سرمایه‌ی داخلی همواره اولویت فعالیت ایشان بوده است. تأسیس شرکت اسلامیه توسط علمای اصفهان برای تولید البسه‌ی داخلی نیز از همین‌ روی اتفاق افتاد. شاید بتوان تأسیس و فعالیت شرکت اسلامیه را جزء اولین اقدامات صورت‌گرفته در تاریخ مواجهه ایران با غرب مدرن برای استحکام ساخت درونی قدرت و اقتصاد مقاومتی دانست؛ اولینی که در افق فعالیت‌های خود، ایرانی آباد را جست‌وجو می‌کرد.
 
پی‌نوشت‌ها:
۱- زرشناس، شهریار (۱۳۸۷)، نگاهی کوتاه به تاریخچه‌ی روشنفکری در ایران، تهران: کتاب صبح، ج اول، صص ۹۹-۹۸
۲- دکتر موسی نجفی و دکتر موسی حقانی(۱۳۸۸)، تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران، انتشارات مؤسسه‌ی مطالعات تاریخ معاصر ایران، ص۱۷۴ و ص۱۷۵.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۱۳
0
گزارشی از رآکتورهای هسته‌ای؛
دنیایی که پیش رو داریم به یقین دنیایی هسته ای خواهد بود؛ دنیایی که صدها رآکتور در آن به صورت رسمی و علنی فعال هستند. حال سوال اینجاست در دنیای به وسعت رآکتورها چرا یک رآکتور، به اندازه تمام رآکتورها برای غرب اهمیت دارد.
گروه بین‌الملل مشرق - انرژی هسته ای امروزه به بخش اصلی و اساسی نیازهای دنیای مدرن به خاطر افزایش تقاضای انرژی و سوخت تبدیل شده که یکی از نتایج حاصل از افزایش جمعیت در سراسر جهان به شمار می آید.

اما در کنار این انرژی برخی از کشورهای بزرگ و قدرتمند توجه و اهتمام خود را بر تولید سلاح های هسته ای به عنوان یکی از انواع سلاح های کشتار جمعی مورد استفاده در عملیات بازدارندگی متمرکز کرده اند.

کشورهای دارای آکتورهای هسته ای و پراکندگی آنها در جهان/ در جال ویرایش

برای دستیابی به هدف اول و همچنین هدف بعدی، کشورها نیازمند ساخت و احداث رآکتورهای هسته ای برای استفاده از انرژی هسته ای در تمام حوزه های اقتصادی و نظامی هستند.
گزارش زیر پراکندگی رآکتورهای هسته ای در کشورهای مختلف و سراسر جهان و اینکه چه کشورهایی دارای بیشترین رآکتور هسته ای می باشند، را بررسی می کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۱۸
0
انتقال آب دریای مازندران به کویر لوت/ گرم‌ترین نقطه زمین در ایران است
نواجنوب:با محاسبه پستی و بلندی‌های موجود در این کویر‌ها پیش‌بینی می‌شود که عمیق‌ترین نقطه دریاچه در زمان پرشدن بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر باشد.

شهروند، برای پرکردن دو دریاچه در کویر لوت و دشت کویر نیاز به انتقال آب از دریای مازندران به کویر است. دریای مازندران ۲۶متر از سطح اقیانوس و دریاهای آزاد پایین‌تر است. همزمان سطح متوسط کویر لوت تقریبا ۳۰۰ متر از سطح دریاهای آزاد پایین‌تر است. یعنی برای انتقال آب نیاز به لوله‌کشی و پمپ نبوده و با احداث یک تونل آبرسانی زیرزمینی از زیر رشته کوه‌های البرز و به دور از کانون‌های آتشفشانی؛ می‌توان این امر را به سرانجام رساند. طول این لوله مطابق با مسیریابی مناسب بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ کیلومتر خواهد بود. بنا به بررسی‌های کارشناسان آب دریای مازندران در سال‌های آتی بالا خواهد آمد و از هم‌اکنون لازم است تمهیداتی اندیشیده شود تا اضافه آب قبل از وارد آوردن صدمه به شهرهای ساحلی ایران تخلیه شود.  با بهره‌برداری از فناوری تاریخی ایرانیان در ساختن قنات و پیوند آن با فناوری مدرن در ساختن تونل‌های انتقال آب می‌توان آب مورد نیاز پرکردن دریاچه‌های کویر را تأمین کرد. دانش و فناوری ساخت تونل با توجه به ساختن هزاران تونل در سراسر جهان و همچنین در ایران وجود دارد. بهترین نمونه آن تونل زیر دریای مانش است که انگلستان و فرانسه را به هم متصل می‌کند. بدین منظور ۳ تونل به طول ۵۰ کیلومتر برای عبور قطار سریع‌السیر و عبور خودرو در عمق ۴۰ متری زیر بستر دریا ساخته شدند. این تونل یکی از عجایب هفت‌گانه دوران معاصر و یکی از شاهکارهای مهندسی لقب گرفته است. 

مهندسان ایرانی تجربیات فراوانی در ساختن تونل و سد دارند و به راحتی قادر هستند هشتمین شاهکار مهندسی دوران معاصر را به‌نام خود ثبت کنند. مسأله مهم در طراحی تونل رعایت سرعت و فشار آب است تا از تخریب تونل به علت اصطکاک با حرکت آب جلوگیری کنند. نظر به این‌که آب دریای مازندران در سواحل حامل برخی آلودگی‌هاست؛ ضروری است که دریافت آب در مناطقی واقع در عمق دریا و با فاصله از ساحل انجام گیرد تا از ورود آلاینده‌ها به تونل جلوگیری کند.  

مساحت کنونی کویر لوت ۵۱‌هزار کیلومتر مربع و مساحت دشت کویر (کویر نمک) معادل ۷۷‌هزار کیلومتر مربع است. پس از پرشدن کویرها از آب؛ سطح آب دریاچه‌های پیشنهادی از پایین‌ترین نقطه کوه‌های جنوبی کویر لوت بالاتر نخواهد آمد مگر این‌که دیوارهایی شبیه سد در برخی شکاف‌های کوه ساخته شوند.  با محاسبه پستی و بلندی‌های موجود در این کویر‌ها پیش‌بینی می‌شود که عمیق‌ترین نقطه دریاچه در زمان پرشدن بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر باشد. 

enteghalabkavier

کیفیت آب دریای مازندران
هزاران‌ سال قبل دریای مازندران بخشی از اقیانوس بود و آب آن‌هم به همان درجه حاوی نمک بود. با جداشدن این بستر آبی از اقیانوس و جاری شدن آب شیرین در آن؛ غلظت نمک آب کاهش یافت. آب دریاچه مازندران شیرین نیست ولی کیفیت آن با آب دریاهای آزاد همچون خلیج فارس و دریای عمان بسیار متفاوت است. ترکیب شیمیایی دریای مازندران از نوع منیزیم، کلسیم و سولفات است و میزان نمک‌های محلول آن بین ۱۲ تا ۱۳ گرم در لیتر است که به تقریب یک سوم شوری آب دریاهای آزاد و اقیانوس‌هاست. شورترین آب آن در خلیج قره‌بغاز در سواحل ترکمنستان است.  آب دریاهای آزاد شور است درحالی‌که آب دریای مازندران تلخ است و این تلخی به‌دلیل ترکیبات سولفوری است. شوری آب دریای مازندران قابل مقایسه با شوری بسیاری از دریاچه‌های جهان نیست. در عالم مقایسه؛ شوری آب دریاچه ارومیه ۲۲۰ گرم در لیتر است. درحالی‌که شوری آب دریاهای آزاد از جمله آب دریای عمان بین ۳۰ تا ۴۰ گرم در لیتر می‌رسد. حتی شوری آب دریاچه وان در ترکیه بیشتر از دریای مازندران است و شوری آب آن بین ۲۰ تا ۲۵ گرم در لیتر می‌رسد. همچنین غلظت شوری آب دریاچه‌های پنجگانه شمال آمریکا بین یک تا ۳ گرم در لیتر است و به همین دلیل جزو دریاچه‌های شیرین محسوب می‌شوند.  علت شیرین بودن آب این دریاچه‌ها جریان مستمر آب به‌صورت ورود و خروج آب از آنهاست. بنا بر یک پژوهش مشترک پژوهشگران دانشگاه تربیت مدرس، موسسه خاک‌شناسی ایران و دانشگاه گریفیث استرالیا؛ ترکیب ۵۰-۵۰ آب دریای مازندران و آب شیرین رودخانه‌ها یا منابع زیرزمینی قابلیت استفاده در کشاورزی را دارد بدون این‌که نیاز به تصفیه یا شیرین کردن آب دریا باشد.

جدا کردن نمک و سایر مواد کانی از آب دریای مازندران ۳ برابر کمتر از شیرین کردن آب دریاهای آزاد هزینه دارد با این حال هم‌اکنون در بسیاری از کشورهای جهان نمک‌زدایی از آب اقیانوس‌ها به‌عنوان یکی از منابع اصلی آب آشامیدنی تبدیل شده است و در مجموع چنین کاری به لحاظ اقتصادی برای آن کشورها مقرون به صرفه است.  

 ذخیره آب دریای مازندران و پاسخ به نقدهای زیست‌محیطی
 در حال حاضر ۱۳۰ رودخانه بزرگ و کوچک به دریای مازندران منتهی می‌شوند که بزرگترین و پرآب‌ترین آنها رودخانه ولگاست که نزدیک به ۸۰‌درصد آب آن‌را تأمین می‌کند. مساحت دریای مازندران۳۷۱‌هزار کیلومتر مربع و ذخیره آب آن ۷۸۲۰۰ کیلومتر مکعب است. در مقام مقایسه، ذخیره آب دریای مازندران ۵.۳ برابر ذخیره آب ۵ دریاچه بزرگ در شمال آمریکاست. دریای مازندران از طریق ولگا و همچنین کانال ولگا- دان که مجهز به حوضچه‌های تنظیم سطح آب و برقرار هم ترازی آب است؛ به‌طور غیرمستقیم به دریای بالتیک و دریای سیاه ارتباط دارد ولی این کانال‌ها در فصل زمستان قابل کشتیرانی نیستند.  به وسیله این کانال‌ها حجم ورود آب به دریای مازندران قابل کنترل است و می‌توان کمبود احتمالی آب را با ورود آب بیشتر تأمین کرد. 

نمایی از کانال اتصال رودخانه‌های ولگا و دان در روسیه
در سال‌های ۱۳۵۰ خورشیدی دولت اتحاد جماهیر شوروی اقدام به یک تغییر بزرگ در جغرافیای دریای مازندران کرد که در فضای بین‌المللی آن دوران مورد توجه و اعتراض ایران (به‌عنوان تنها شریک دریای مازندران در آن دوران) و نهادهای بین‌المللی قرار نگرفت و آن بستن سد روی باتلاق بزرگ واقع در شرق دریای مازندران بود که هم‌اکنون جزیی از خاک ترکمنستان است. این اقدام با هدف افزایش سطح آب و تأمین عمق موردنیاز برای کشتیرانی در مناطق شمالی دریا صورت گرفت. با این عمل باتلاق مورد نظر خشک شده و ضایعات جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست سواحل شرقی دریا وارد آمد.  آب ولگا شیرین و سرد است؛ این آب در نواحی شمالی دریای مازندران باعث کاهش غلظت نمک شده و در بخش جنوبی وارد سطوح زیرین آب می‌شود که خنک‌تر و دارای غلظت نمک بیشتری است. نظر به این‌که این دریاچه راه خروجی ندارد آب موجود در آن تبخیر شده و باعث تلخی و افزایش شوری آن می‌شود. در مقام مقایسه می‌توان به ۵ دریاچه‌ای که در مرز آمریکا و کانادا واقع شده‌اند، اشاره کرد که این ۵ دریاچه با هم مرتبط بوده ولی دارای یک راه خروجی هستند که آبشار نیاگارا در مسیر یکی از راه‌های خروجی واقع شده و آب خروجی این دریاچه‌ها در ایالت نیویورک جاری شده و نهایتا به اقیانوس اطلس سرازیر می‌شود. 

 استفاده از آب دریای خزر برای پرکردن دریاچه‌های مورد نظر در کویر‌های ایران هیچ خطر زیست‌محیطی برای دریای خزر ایجاد نمی‌کند بدین دلیل که آب موردنیاز به مرور و طی قریب به ۲سال تأمین خواهد شد. مضافا، این پروژه قابلیت مهار و هدایت آب جاری در رودخانه‌های زیرزمینی واقع در لایه‌های تحتانی کویر را دارد که هم‌اکنون به دریای عمان می‌ریزد. با هدایت این آب به دریاچه‌های آتی می‌توان از یک منبع آب شیرین برای پرکردن آب دریاچه نیز بهره برد.   از قبل قابل پیش‌بینی است که بخش مهمی از آب وارد شده تبخیر خواهد شد تا این‌که رطوبت موجود در فضای فلات مرکزی ایران افزایش یافته و ابرهای باران‌زا در آن پدید آیند. با شروع بارندگی، آب مورد نیاز مناطق مرکزی ایران تأمین شده و بسترهای زیرزمینی مجددا پر خواهند شد. تداوم بارندگی نهایتا به تأمین آب شیرین دریاچه‌ها کمک خواهد کرد در عین حالی‌که کانال انتقال آب از دریای مازندران پس از پر شدن دریاچه‌ها تنها در صورت کاهش سطح آب دریاچه‌ها و به‌عنوان یک منبع ذخیره مورد استفاده قرار خواهد گرفت. 

گرم‌ترین نقطه زمین کجاست؟    
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»-ترجمه: راضیه زرگری- کویر لوت در ایران براساس تصاویر گرفته‌شده توسط ماهواره لندست۷ در ۶جولای ۱۹۹۹ در طول موج مادون‌قرمز به‌عنوان گرم‌ترین نقطه زمین دیده شده است. 

- اطلاعات دریافتی مادون‌قرمز از ماهواره‌های لندست نشان می‌دهد دمای هوای کویر لوت ایران در ‌سال ۲۰۰۵، به داغی ۳.۱۵۹درجه فارنهایت رسیده است.
  
- موقعیت داغ‌ترین مکان‌ها روی زمین‌ سال‌به‌سال تغییر می‌کند.  

- داغ‌ترین نقاط زمین، بسیار گرم و برای دستگاه‌های زمینی دور از دسترس هستند.  

عنوان «داغ‌ترین نقطه جهان» اغلب به العزیزیه واقع در لیبی اطلاق می‌شود که در آن بالاترین دمایی که تاکنون  روی زمین اندازه‌گیری شده، به ثبت رسیده است اما مطالعه داده‌های درجه حرارت ماهواره‌ای نشان می‌دهد این عنوان به مکان‌های دیگر تعلق دارد و می‌تواند‌ سال‌به‌‌سال تغییر کند. العزیزیه تا به‌حال رکورددار ثبت بیشترین درجه حرارت در ۱۳سپتامبر ۱۹۲۲ بوده است؛ وقتی دماسنج ایستگاه هواشناسی درجه حرارت را به واسطه وزیدن بادهای جنوبی در هوای بیش از حد گرم صحرای آفریقا، ۱۳۶درجه فارنهایت (۵۸درجه سانتیگراد) نشان داد. درجه حرارت سوزان العزیزیه رکورد قبلی ۱۳۴درجه فارنهایت، مربوط به ایستگاه هواشناسی کوره نهر در دره‌مرگ واقع در ایالت کالیفرنیای آمریکا که در ۱۰جولای ۱۹۱۳ اندازه‌گیری شده بود را شکست و عنوان داغ‌ترین نقطه زمین را به خود اختصاص داد. 

قدمت انرژی گرمایی زمین داغ‌ترین‌های ادامه‌دار 
با توجه به تحقیقات جدید توسط یک تیم در دانشگاه مونتانا با استفاده از داده‌های ماهواره‌های لندست سازمان زمین‌شناسی ایالات‌متحده هیچ‌یک از این مکان‌ها در حالی‌ که ممکن است بسیار گرم باشند، سزاوار پرچم‌داری«داغ‌ترین نقطه روی زمین» نیستند.

 استیون رانینگ یکی از اعضای بیانیه ناسا می‌گوید:  «بسیاری از مکان‌هایی که خود را داغ‌ترین نقطه روی زمین می‌دانند، حتی مدعیان جدی هم محسوب نمی‌شوند. 

رانینگ و همکارانش ۷‌سال داده‌های مادون‌قرمز (که درجه حرارت را نشان می‌دهد) را از طریق ماهواره‌های لندست مورد بررسی قرار داده و متوجه شدند که برنده ۵سال از ۷‌سال بررسی مناطق مختلف در واقع کویر لوت در ایران است. دلیل این‌که لوت پیش از این در لیست داغ‌ترین مناطق زمین جای نداشت به گفته دیوید میلدرکسلر یکی از اعضای تیم، این است که «بیابان‌های گرم زمین مانند صحرای بزرگ آفریقا، گبی، سونوران و لوت از نظر اقلیمی خشن و بسیار دور از دسترس هستند و دسترسی برای اندازه‌گیری‌های رایج و نگهداری ایستگاه هواشناسی معمول در این مناطق عملی نیست. اندازه‌گیری درجه حرارت اکثر مناطقی که در لیست داغ‌ترین نقاط زمین قرار دارند به سادگی و مستقیما توسط ابزارهای زمینی امکان‌پذیر نیست.   

ماهواره‌های محکوم به فنا قهرمان سقوط 
از سوی دیگر ماهواره‌ها می‌توانند به مکان‌های سخت و دور از دسترس راه پیدا کنند چراکه آنها هر قطعه از سطح زمین را اسکن می‌کنند. این ماهواره‌ها آنچه «درجه حرارت پوسته زمین» خوانده می‌شود را می‌گیرند و اطلاعات میزان حرارت یک بسته خاص زمین از خورشید، اتمسفر و دیگر منابع حرارتی را می‌گویند. درجه حرارت در ایستگاه‌های آب و هوا اندازه‌گیری شده و در واقع چندین متر بالاتر از سطح زمین گرفته می‌شود. بالاترین درجه حرارت پوسته زمین ثبت شده در هر ‌سال از مطالعه در‌ سال ۲۰۰۵ در کویر لوت مشخص شد که رقم خیره‌کننده ۳.۱۵۹درجه فارنهایت (۷.۷۰) درجه سانتیگراد را نشان داد. 

لوت بالاترین دمای سطح زمین در سال‌های ۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ را هم به خود اختصاص داد.  در حالی که موقعیت جغرافیایی داغ‌ترین مکان‌های روی زمین ممکن است از سالی به ‌سال دیگر تغییر کنند، شرایطی که در این میان پایدار باقی می‌ماند مشابه است؛ زمین‌های خشک، سنگی و تیره‌رنگ در جذب گرما مناسب هستند، در حالی ‌که سطوح شن‌وماسه‌ای سبک‌تر بیشتر به منعکس کردن نور خورشید تمایل دارند. وقتی تصاویر رنگ‌های طبیعی از لندست کویر لوت را با تصاویر مادون‌قرمز مقایسه می‌کنیم، مناطق تیره‌تر به‌عنوان داغ‌ترین مناطق خودنمایی می‌کنند.




کانال ولگا-دن

تصویر: http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/07/Volgograd_1979.jpg/686px-Volgograd_1979.jpg






۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۳ ، ۰۰:۲۳
0
بازخوانی سفر شواردنادزه به ایران؛
آقای ادوارد شواردنادزه وزیر خارجه یکی از ابرقدرت های آن روز جهان بود. اما امام خمینی جوری برخورد کرد که گویی ما ابرقدرت هستیم و آنها یک کشور جهان سومی هستند.
گروه تاریخ مشرق - در روز یازدهم دی ماه  1367 (نخستین روز سال 1989 میلادی)، خبرگزاری‌های دنیا خبر مهم و شگفت‌آوری را برای مخاطبان خود مخابره کردند: امام خمینی رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، پیام مهمی را خطاب به میخائیل گورباچف، صدر هیات رئیسه اتحاد شوروی و کمونیسم بین‌المللی صادر کرد. این نامه آغازگر یک ماجرای تاریخی مابین جمهوری اسلامی و یک قدرت بین‌المللی آن روزهای دنیا بود. از رهگذر این ماجرا بود که پای «ادوارد شواردنادزه» وزیر خارجه آن روزهای شوروی و رئیس جمهور بعدهای جمهوری مستقل گرجستان به تاریخ سیاست خارجی ایران وارد شد. به‌تازگی خبر درگذشت شواردنادزه منتشر شده و این فرصت خوبی است تا سرگذشت این ماجرای تاریخ را نیز دوباره مرور کنیم.

آیت‌الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیده‌چی اعضای هیات ایرانی بودند که نامه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) را به مسکو بردند. نامه‌ای سرشار از روح انقلابی و ایمانی رهبری بزرگ که بی‌محابا و با اعتقاد راسخ، سران یک کشور مدعی و مقتدر جهانی را «انذار» می‌داد. تغییر رویه میخائیل گورباچف در سیاست‌های رایج اتحاد شوروی، امام را امیدوار کرد که از این رهگذر، وظیفه الهی خود را به انجام رساند. پیام امام، به گفته گورباچف، پیامی به «به همه اعصار در طول تاریخ» [1] بود:

« جناب آقای گورباچف باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن‌بست کشیده و یا خواهند کشید.» امام که به‌خوبی دریافته بود پروسترویکای گورباچفی چیزی جز سر برآوردن از چاه کمونیسم و فروافتادن در چاله لیبرالیسم و غرب سیاسی نیست، شوروی را به کشتی نجات حقیق دعوت کرد: «اولین مسأله‌ای که مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد این است که در سیاست اسلاف خود دایر بر «خدازدایی» و «دین‌زدایی» از جامعه، که تحقیقاً بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیکر مردم کشور شوروی وارد کرده است، تجدیدنظر نمایید.» البته امام عظیم‌الشان انقلاب، در نظر داشت که سیر طبیعی تاریخ قطعا کار خود را خواهد کرد و شکی نداشت که « از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی.»

میخائیل گورباچف در همان دیدار و با شنیدن متن پیام امام گفت: « این پیام سرشار از مطالب مهم و سطح بالاست و طبیعی است که نباید انتظار داشته باشید که من همین الان بتوانم جواب امام را بدهم. باید وقت بگذارم و مطالعه کنم.» اما سران اتحاد شوروی چندان بهره‌ای از این نامه هدایت‌بخش نبردند. ابعاد معنوی این پیام که قصد داشت « یک فضای بزرگتر»ی را پیش روی همسایه‌های ماتریالیست‌-سوسیالیست کشور بگذارد کاملا مغفول ماند.

شواردنادزه و امام

ادوارد شواردنادزه در تهران

 گورباچف در واکنش به این پیام تاریخی، پاسخی مکتوب فراهم کرد و نیز وزیر خارجه خود را به ایران فرستاد. «ادوارد شواردنادزه» قصد داشت که افزون بر تشریح پاسخ‌های دیپلماتیک گورباچف مراتب ابراز محبت اتحاد شوروی را نیز برای صورت‌بندی «مرحله جدیدی» از روابط فی مابین دو کشور ابلاغ کند. در این دیدار محمدجواد لاریجانی، علیرضا نوبری –سفیر وقت ایران در مسکو- و نیز علی اکبر ولایتی، حضور داشتند. روایت‌هایی که هر کدام از این افراد از ماجراهای سفر شواردنادزه به ایران و رفت و آمدها و ملاقات‌ها دارند درخور توجه است. و شاید در این میان جالب‌ترین این روایت‌ها، نوع واکنش و عملکرد امام است. محمدجواد لاریجانی در توضیح آماده‌سازی شرایط دیدار امام با شواردنادزه می‌گوید:

شب قبل از آمدن «شواردنادزه» خدمت حاج احمد آقا رفتم تا درباره جلسه فردا حرفها و کارهایمان را هماهنگ کنیم. سر یک مسئله خیلی بحث کردیم. امام می‌گفتند: «به پای شواردنادزه بلند نمی‌شوم» اصرار داشتم همان‌طور که آن‎ها به ما احترام گذاشتند و «فول پروتکل» برخورد کردند، همانطور با آن‎ها برخورد کنیم. این کار در دیپلماسی جهانی هم یک عرف بود. اگر ما آن‎ها را تحویل نمی گرفتیم، تبعات این کارمان را در سفرهای بعد می دیدیم. هر کار کردیم، امام راضی نشد به پای شواردنادزه بلند شود. آخر قرار شد شواردنادزه با آیت الله جوادی آملی وارد جلسه شوند که بهانه بلند شدن و احترام گذاشتن آیت الله جوادی آملی باشد، نه شواردنادزه. باز هم دیدیم این کار ممکن است در آن جلسه عملی نباشد. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که در اتاقی از میهمانان پذیرایی کنیم و بعد امام داخل شوند. با این کار همه به احترام ایشان بلند می‌شدند و قضیه حل می‌شد.

جلسه قرائت پیام گورباچف در پاسخ به امام، جلسه سختی بود و فضای سنگینی داشت، که امام با یک عرقچین و شمد وارد جلسه شدند و همه متعجب شدیم. لباس رسمی هم نپوشیده بودند. امام چند دقیقه بیشتر در جلسه نماند و به نشانه اعتراض وسط حرف های شواردنادزه که پیام گورباچف را می‌خواند، بلند شد.» [2]

شواردنادزه و امام

اما آن سوی ماجرا را بهتر است از زبان نوبری، سفیر وقت ایران در مسکو بشنویم. او در توضیح احوالات شواردنادزه در گفتگویی می‌گوید: « ساعت هشت صبح در دفتر امام در جماران وقت ملاقات بود. ‌شواردنادزه به من گفت: «لطفاً در صورت امکان نیم ساعت زود‌تر بیایید» که بفهمیم چه کار باید بکنیم. خیلی دلهره داشت. می‌گفت: «من به عنوان وزیر امور خارجه ملاقات‌های زیادی با سران کشور‌ها داشته‌ام، ولی در مورد هیچ‌کدام این قدر دلهره نداشته‌ام و نمی‌دانم چه می‌شود.» همه دلهره‌اش این بود که کار به بگومگو نکشد و امام چیزی بگوید و او نتواند درست جواب دهد.»... شواردنادزه از من پرسید: «چه کنم؟ بروم جلو و با امام دست بدهم؟» گفتم: «اگر می‌خواهی اشتباه نکنی، هیچ حرکتی زود‌تر از امام نکن و هر کاری امام کرد، از او تبعیت کن، بایست ببین چه کار می‌کند.» همین‌طور هم شد. امام آمدند و یکراست رفتند و روی کاناپه نشستند و شواردنادزه هم رفت و روی صندلی نشست.» [3]

به این ترتیب، دیدار انجام شد. علی اکبر ولایتی در توضیح روح حاکم بر فضای آن روز گفتگوها می‌گوید: «هم به نظر من امام خمینی خیلی حساب شده این برخورد را کردند. به هیچ عنوان به آقای شواردنادزه نگاه نکردند، هیچ اعتنایی نکردند. سر به پایین آمدند و رفتند. آقای ادوارد شواردنادزه وزیر خارجه یکی از ابرقدرت های آن روز جهان بود. اما امام خمینی جوری برخورد کرد که گویی ما ابرقدرت هستیم و آنها یک کشور جهان سومی هستند. این تحلیل برخورد امام از نظر من بود. آن متانت و سناریوی برخورد با آقای شواردنادزه که خیلی حساب شده و دقیق و ظریف بود». [4]

با این همه، ادواردشواردنادزه چیزی جز یک گفتگوی سرد دیپلماتیک و آرروهای بلند سیاسی با خود نیاورده بود. او در تشریح پیام گورباچف به امام، از  تلاش برای گسترش آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، حل مساله افغانستان و مسبقه تسلیحاتی، افزایش روابط اقتصادی و سیاسی با جمهوری اسلامی و ایجاد دور جدیدی از روابط دو کشور گفت و آماده سخنان امام شد.

شواردنادزه و امام

امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) که دریافته بود بیشتر اهداف او در این گفتگوی دوجانبه مغفول مانده یا با تجاهل سران شوروی کنار گذاشته شده است تنها به یک پاسخ کوتاه اکتفا کرد: « به ایشان (گورباچف) بگویید که من مى‏خواستم جلوى شما یک فضاى بزرگتر باز کنم ... من مى‏خواستم دریچه‏اى به دنیاى بزرگ، یعنى دنیاى بعد از مرگ که دنیاى جاوید است را براى آقاى گورباچف باز نمایم و محور اصلى پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند ....»

ادوارد شواردنادزه، از سال ۱۹۸۵ تا زمان فروپاشی شوروی وزیر امور خارجه بود و نقشی مهم در پایان دادن به دوره جنگ سرد و فروریختن دیوار برلین ایفا کرد. او در ۲۶ نوامبر ۱۹۹۵ به عنوان اولین رئیس‌جمهور کشور تازه‌استقلال‌یافته گرجستان انتخاب شد، اما دولتش در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۳ در قیامی که «انقلاب گل سرخ» نام گرفت سرنگون شد. او در خرداد 89، در دیدار با سفیر ایران در گرجستان با یادآوری دیدار تاریخی خود با حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) تاکید کرد که همواره به خود می‌بالد که تنها مقام عالی‌رتبه خارجی بود که افتخار ملاقات با امام راحل (رحمة‌الله‌علیه) را داشته است. [5]


1. http://www.imam-khomeini.ir/fa/n21569
2. http://www.irdc.ir/fa/content/8579/default.aspx
3. http://rajanews.com/PrintFriendly.asp?id=138215
4. http://www.jamaran.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=33667
5. http://isna.ir/fa/news/8903-09648/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۶:۱۰
0
آشنایی با جیش الشعبی سوریه؛
"جیش الشعبی" به رهبری «هلال اسد»، پسر عموی بشار اسد، در تابستان سال 2012 میلادی تشکیل شد، زمانی که بسیاری از محافل منطقه ای و بین المللی به این باور رسیده بودند که نظام سوریه رو به سرنگونی و فروپاشی است و تا آگوست سال 2013 میلادی تعداد نیروهای جیش الشعبی 100 هزار نفر برآورد شده است.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۷
0
رهبر انقلاب در دیدار قاریان و حافظان مسابقات بین‌المللی قرآن:
انس با قرآن، عزت را برای امت اسلامی به ارمغان خواهد آورد/ بزرگ‌ترین گرفتاری امروز دنیای اسلام غفلت از توطئه‌ها و خباثت دشمنان است/ سیاست دشمنان اسلام براه انداختن جنگ های داخلیِ نیابتی و برادرکشی در جوامع اسلامی است
به گزارش مشرق، در سالروز ولادت با سعادت حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام، فضای حسینیه امام خمینی(ره) آکنده از عطر دل انگیز آیات روح بخش کلام الله مجید شد و اساتید، قاریان و حافظان برترِ سی و یکمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم، محفل نورانی انس با قرآن را در حضور حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، بر پا کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار، هدف نهایی از حفظ و تلاوت قرآن را، «فهم و عمل» به آن و «انس با کلام الهی» خواندند و با بیان اینکه «هدایت الهی» و «فهم معیارهای اساسی قرآن در مسائل حساسی نظیر شناخت دشمن» در گروی انس با قرآن کریم است، خاطرنشان کردند: انس با قرآن و تدبر و تعمق در معانی و مفاهیم آن، عزت وعده داده شده از سوی خدای متعال را برای امت اسلامی به ارمغان خواهد آورد.

رهبر انقلاب، اقبال گسترده و گرایش نوجوانان و جوانان به قرآن کریم پس از پیروزی انقلاب اسلامی را نعمتی بزرگ برشمردند و افزودند: انس با قرآن، جامعه را به عمل به تعالیم حیات بخش آن نزدیک می کند که هدف برتر و نهایی از حفظ و تلاوت قرآن نیز همین است.

ایشان، همچنین انس با قرآن کریم را نشانه آماده بودن قلب انسان برای دریافت هدایت الهی خواندند و گفتند: امروز بزرگترین گرفتاری دنیای اسلام، فاصله گرفتن از معارف قرآنی و در نتیجه، غفلت از توطئه ها و خباثت دشمنان اسلام است.

حضرت آیت الله خامنه ای، راه جبران این کمبود اساسی در دنیای اسلام را فهم دقیق معیارهای قرآنی دانستند و خاطرنشان کردند: دشمنان اسلام بعد از پدید آمدن جمهوری اسلامی توطئه های خود را علیه اسلام شدیدتر و پیچیده تر کردند.

رهبر انقلاب گفتند: امروز سیاست دشمنان اسلام براه انداختن جنگ های داخلیِ نیابتی و برادرکشی در جوامع اسلامی است اما متأسفانه برخی در امت اسلامی متوجه این سیاست شوم نیستند و حاضرند برای مقابله با برادران مسلمان خود دست بدست شیطان بدهند و حتی با رژیم صهیونیستی همکاری کنند.

ایشان همچنین با قدردانی از برگزار کنندگان و شرکت کنندگان مسابقات بین المللی قرآن خاطرنشان کردند: امت اسلامی می‌تواند به برکت انس روزافزون با مفاهیم قرآن کریم، به عزت وعده داده شده از سوی خداوند متعال دست یابد.

پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی حجت الاسلام و المسلمین محمدی نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه ضمن تبریک اعیاد شعبانیه بویژه میلاد مسعود امام سجاد علیه السلام با اشاره به سطح بالای مسابقات و استقبال چشمگیر از سی و یکمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم گفت: در این دوره از مسابقات 71 کشور از قاره های مختلف جهان حضور داشتند و این مسابقات از سوی 10 داور خارجی، 5 داور ایرانی و سه عضو ناظر مورد ارزیابی قرار گرفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۵
0