ramin(janaghaee)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پروتکل الحاقی» ثبت شده است

بیست و پنج پرسش برجامی

  

  

       رابطه‌ی قطعنامه‌ی 2231 با بیانیه‌ی 6 کشور

س: آیا بیانیه‌ی گروه 1+5 که منضم به قطعنامه‌ی 2231 است، بخشی از قطعنامه است؟

ج: بله.

* قطعنامه‌ی 2231 از 4 بخش تشکیل شده که همگی یک مجموعه و یک واحد محسوب می‌شود. این بخش‌ها عبارتند از: «بندهای مقدماتی»، «بندهای اجرایی»، «پیوست A» (متن کامل توافق جامع مشترک اقدام) و «پیوست B» (بیانیه‌ی گروه 1+5).

* این 4 بخش یک مجموعه‌ی واحد را تحت عنوان قطعنامه‌ی 2231 تشکیل می‌دهد.

* هر 4 بخش قطعنامه از آثار حقوقی یکسان برخوردار است. همان قدر که پیوست A (متن توافق جامع) الزام‌آور است، پیوست B (بیانیه‌ی گروه 1+5) نیز الزام آور است.

* در طول روند مذاکرات، وزیر خارجه‌ی کشورمان خواستار صدور قطعنامه‌ی جدید از سوی شورای امنیت شده بود تا رئیس جمهور و کنگره‌ی فعلی و آتی امریکا را ملزم به اجرای توافق جامع نماید. بنابراین به همان دلیلی که دکتر ظریف معتقد است طبق قطعنامه‌ی 2231، پیوست A قطعنامه برای 1+5 الزام‌آور است، و آنها نباید از تعهدات خود طبق توافق جامع تخطی نمایند، به همان دلیل نیز ایران نمی‌تواند از مفاد پیوست B تخطی نماید.

 

مجوز دسترسی آژانس به حیطه‌ی نظامی ایران

س: آیا آژانس می‌تواند به حیطه‌ی نظامی ایران دسترسی داشته باشد؟

ج: بله. آژانس دست کم از چهار طریق می‌تواند به حیطه‌ی نظامی ایران دسترسی داشته باشد:

* بر اساس بند سوم قطعنامه‌ی 2231 (1)

* بر اساس پروتکل الحاقی

* بر اساس توافق ایران و آژانس در موضوع ابعاد احتمالی نظامی.

* بر اساس سازوکار کار گروه خرید برای نظارت و راستی آزمایی استفاده از تمام اقلام، مواد، تجهیزات و کالاها و فناوری‌های دو منظوره.

 

عناصر حیطه‌ی نظامی ایران

س: حیطه‌ی نظامی ایران در برگیرنده‌ی چه عناصری است؟

ج: توافق جامع و قطعنامه‌ی 2231 به آژانس این امکان را می‌دهد تا به عناصر حیطه‌ی نظامی ایران به شرح زیر دسترسی داشته باشد:

* افراد نظامی

* اسناد نظامی

* اطلاعات نظامی

* تجهیزات نظامی

* اماکن نظامی

 

قطعنامه‌ی 2231؛ مجوز کلی و مطلق برای دسترسی آژانس به حیطه‌ی نظامی ایران

س: دامنه و ابعاد دسترسی آژانس به حیطه‌ی نظامی ایران بر مبنای مفاد قطعنامه‌ی 2231 چگونه است؟

ج: بر اساس مفاد بند سوم قطعنامه‌ی 2231: «ایران باید به طور کامل درخواست‌های آژانس را بر اساس آنچه در گزارش‌های آن بیان شده از طریق همکاری با آژانس برآورده سازد».

* واژه‌های «باید»، «به طور کامل»، «درخواست‌های آژانس» و «گزارش‌های آژانس» دراین بخش از قطعنامه کلیدی است.

* بر اساس این بند از قطعنامه، «همکاری ایران با آژانس» باید «به طور کامل» بوده و این همکاری، مقید و محدود به هیچ قیدی نشده است.

* بر اساس این بند از قعطنامه، «درخواست‌های آژانس» مقید به هیچ امری نشده و می‌تواند هر درخواست آژانس از جمله ورود به حیطه‌ی نظامی (اماکن، افراد، اسناد، اطلاعات و تجهیزات) را شامل شود.

* بر اساس این بند از قطعنامه، «درخواست‌های آژانس» حتی مقید به این که در چارچوب «توافق نامه‌ی پادمان» و یا «پروتکل‌الحاقی» باشد، نیز نشده و این درخواست‌ها می‌تواند فراتر از «نقشه‌ی راه توافق شده میان ایران و آژانس» در باره PMD باشد.

* بر اساس این بند از قطعنامه، «درخواست‌های آژانس» که در گزارش‌های آن آمده، مقید به درخواست‌های مندرج در گزارش‌های پیشین (تا پیش از توافق جامع) نشده است، بلکه ایران موظف است تا درخواست‌های آژانس حتی مواردی را که در گزارش‌های آتی آژانس خواهد آمد، برآورده سازد.

* با توجه به این که مدت زمان اجرای این قطعنامه دست کم 10 سال است، لذا ایران باید طی 10 سال آینده همه‌ی درخواست‌های آژانس در گزارش‌های آتی (حدود 40 گزارش) را برآورده سازد.

* برخی از درخواست‌های آژانس از ایران که در گزارش‌های قبلی آن مطرح شده است، بسیار خطرناک است، از جمله این درخواست‌ها، تقاضای دسترسی به «اسناد و اطلاعات»، «مراکز نظامی»، «افراد نظامی» و «تجهیزات نظامی» است.

 

زمان بسته شدن پرونده‌ی ایران در شورای امنیت

س: آیا بر اساس قطعنامه‌ی 2231، با اجرای مفاد «توافق جامع» و «مفاد این قطعنامه»، پرونده‌ی ایران در شورای امنیت مختومه شده و ایران به طور کامل از دستور کار این شورا خارج خواهد شد؟

ج: خیر.

* به طور قطع و دست کم تا 10 سال آینده ایران هم چنان در دستور کار شورای امنیت خواهد بود.

* براساس قطعنامه‌ی 2231، شورای امنیت متعهد شده است که پس از 10 سال قطعنامه‌ی جدیدی صادر کند که در آن «جمع‌بندی» (conclusion) خود را اعلام نماید.

* «جمع‌بندی» شورای امنیت لزوماً به معنای «مختومه‌شدن موضوع ایران» و «خروج از دستور کار شورای امنیت» نیست، در حالی که چنانچه شورای امنیت می‌خواست به طور واقعی موضوع ایران را مختومه نموده و آن را از دستور کار خارج نماید، باید از واژه‌ی close استفاده می‌کرد.

* پس از توافق جامع، معاون وزیر خارجه‌ی امریکا اعلام نمود 5 عضو دائم شورای امنیت طی نامه‌ای به دبیر کل این سازمان خواستار تمدید 5 ساله‌ی قطعنامه‌ی 2231 شده‌اند که این امر نیز گواهی بر این مدعا است که با «جمع‌بندی» شورای امنیت، موضوع ایران مختومه نخواهد شد.

به این ترتیب حتی پس از 10 سال و در صورتی که طرف مقابل، دوره‌ی زمانی ارجای قطعنامه را تمدید نکند،

* قطعنامه‌ی 2231 لغو نشده است،

* 6 قطعنامه‌ی تحریمی لغو نشده است،

*موضوع هسته‌ای ایران در شورای امنیت مختومه نشده است،

* موضوع ایران از دستور کار شورای امنیت خارج نشده است.(2)

 

لازم‌الاجرا بودن قطعنامه 2231

س: آیا اجرای همه‌ی مفاد قطعنامه‌ی 2231 برای ایران لازم‌الاجرا است؟

ج: بله. به همان دلیل که وزیر خارجه‌ی ایران برای الزام امریکا به اجرای توافق جامع خواستار صدور قطعنامه‌ی شورای امنیت در تأیید این توافق شده و انتظار داشته که مفاد قطعنامه‌ی 2231 امریکا (رئیس جمهور و کنگره‌ی فعلی و آینده) را ملزم به اجرای آن می‌کند، ایران نیز به همان دلیل ملزم به اجرای همه‌ی مفاد قطعنامه‌ای است که با موافقت خود تصویب و صادر شده و عدم تمکین از آن اقدام 5 کشور عضو دائم شورای امنیت علیه ایران را به دنبال خواهد داشت که صدور قطعنامه‌ی تحریمی جدید قطعی‌ترین اقدام آنها و صدور قطعنامه تحت ماده‌ی 42 محتمل‌ترین اقدام آنها خواهد بود.

 

امکان عدم اجرای برخی مفاد قطعنامه‌ی 2231

س: آیا ایران می‌تواند برخی از مفاد قطعنامه‌ی 2231 را اجرا نکرده و از آن سرپیچی نماید؟

ج: خیر (از نظر حقوقی) و بله (از نظر علمی، ولی در ازای هزینه‌ی سنگین نقض قطعنامه‌ی شورای امنیت).

* این قطعنامه با درخواست و موافقت ایران صادر شده است.

* در باره‌ی مفاد قطعنامه‌ی 2231 ایران طرف مشورت 1+5 بوده و قاعدتاً ایران موافقت خود را با مفاد آن از قبل اعلام داشته است.

* تصریح به این امر در مقدمه‌ی قطعنامه که همه‌ی مفاد آن تحت ماده‌ی 25 منشور ملل متحد تصویب شده است که همه‌ی کشورها را ملزم به «پذیرش» و «اجرای» تصمیم‌های شورای امنیت می‌کند.

* از نظر حقوقی و بین‌المللی هیچ توجیهی وجود ندارد که ایران مواردی را که توافق نموده، نقض نماید. قاعده‌ی استاپل در حقوق بین‌الملل نیز می‌گوید: «انکار بعد از اقرار مسموع نیست.».

* هر چند نقض قطعنامه، نقض توافق جامع نخواهد بود، اما این نقض مستلزم آثار و پیامدهای جدی است.

* «نقض توافق جامع»، «نقض توافق دو جانبه» است که منجر به بازگشت تحریم‌های قبلی خواهد شد، اما «نقض قطعنامه»، «نقض توافق بین‌المللی» است که نه تنها بازگشت تحریم‌های قبلی را در پی خواهد داشت، بلکه شورای امنیت تحریم‌های جدیدی را نیز اضافه خواهد نمود.

* در صورت ادامه‌ی نقض قطعنامه توسط ایران، شورای امنیت قطعنامه‌ی دیگری را صادر خواهد کرد که ابتدا ایران را تحت فصل 7 منشور ملل متحد وارد نموده و سپس با استفاده از ماده‌ی 42 منشور، مجوز حمله‌ی نظامی به ایران را صادر خواهد نمود.

 

تداوم تحریم‌های موشکی

س: با صدور قطعنامه‌ی 2231 تحریم‌های موشک‌های بالستیک از بین رفته است؟

ج: خیر.

* طبق توافق ژنو (آذرماه 1392)، باید همه‌ی تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای شورای امنیت لغو گردد. از این رو به دلیل این که تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی در قطعنامه‌ی 1929 آمده است و با توجه به این که این قطعنامه هسته‌ای است، لذا پس از توافق جامع باید همه‌ی تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی لغو می‌شد.

* در قطعنامه‌ی 2231، نه تنها تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی لغو نگردید، بلکه تحریم‌های موشکی به مدت 8 سال و تحریم‌های تسلیحاتی به مدت 5 سال ادامه خواهد داشت.

* ادامه‌ی تحریم‌های 8 ساله‌ی موشکی و 5 ساله‌ی تسلیحاتی با موافقت هیأت ایرانی تثبیت شده است.

* اظهارات وزیر خارجه‌ی روسیه در این باره تأسف‌برانگیز است. سرگئی لاورف گفته است: «ما و چین می‌خواستیم تحریم‌های تسلیحاتی لغو شود، اما علی‌رغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریم‌ها تا 5 سال ادامه یابد. درنهایت همکاران ایرانی ما که طبیعتاً در این مورد تصمیم گیرنده‌ی اصلی بودند، موافقت کردند که در این مورد معامله کنند. با توجه به این که ایران با آن موافق بود، طبیعتاً ما و چین از آن حمایت کردیم. در این دوره، تسلیحاتی که به ایران داده می‌شود باید تحت نظارت شورای امنیت سازمان ملل باشد.».

 

تفاوت مفاد قطعنامه‌های 1929 (3) و 2231

س: تفاوت مفاد قطعنامه‌های 1929 (3) و 2231 (4) در موضوع موشکی چیست؟

ج: برای بررسی تفاوت‌های دو قطعنامه در موضوع موشکی مناسب است ابتدا به عبارت‌های انگلیسی هر دو توجه شود تا مقایسه آسان‌تر و کارشناسی‌تر باشد:

1929: iran shall not undertake any activity related to ballistic missiles capable of delivering unclear weapons, including launches using ballistic missile technology,....

2231: irans is called upon not to undertake any activity related to ballistic missile designed to be capable of delivering unclear weapons, including launches such ballistic missile technology....

تشابه:

* عبارت‌هایی که در دو متن بالا زیر آن خط کشیده شده مبین آن است که بخش اعظم نص مفاد قطعنامه‌ی 1929 در قطعنامه‌ی 2231 تکرار شده است.

تفاوت:

* وجود فعل shall در قطعنامه‌ی 1929 و claa upon در قطعنامه‌ی 2231 (توضیحات در بند 9)

* عدم وجود قید برای موشک‌های بالستیک قادر به حمل سلاح‌های هسته‌ای در قطعنامه‌ی 1929 و وجود صفت designed برای این موشک‌ها در قطعنامه‌ی 2231 (توضیحات در بند 10)

* عدم وجود مهلت زمانی برای پایان بخشیدن به ممنوعیت فعالیت موشکی و منوط شدن خاتمه‌ی این ممنوعیت به حل مسئله‌ی PMD در قطعنامه 1929 و وجود مهلت زمانی حداقل 8 سال برای رفع این ممنوعیت و یا گزارش مبسوط آژانس درباره‌ی باقی ماندن همه‌ی مواد هسته‌ای در ایران به صورت صلح‌آمیز در فعالیت‌های هسته‌ای در قطعنامه‌ی 2231.

 

تفاوت یا تشابه مفهومی shall با call upon

س: آیا معنا و مفهوم دو واژه‌ی shall که در قطعنامه‌ی 1929 آمده و واژه‌ی call upon که در قطعنامه‌ی 2231 آمده است، با هم متفاوت است؟

ج: در ادبیات سازمان ملل و شورای امنیت برای انجام و یا عدم انجام کاری توسط یک کشور از واژه‌های shall, call upon و call استفاده می‌شود، اما میان دو واژه‌ی shall, call تفاوت بسیار جدی وجود داشته و الزامی که در فعل shall وجود دارد، در فعل call نیست، اما موضوع در باره‌ی shall و call upon بسیار متفاوت است، چرا که از نظر مفهومی و معنایی تفاوت call upon و chall بسیار کم است و لذا جنبه‌ی الزام و اجبار آن بسیار به shall نزدیک‌تر است تا جنبه‌ی عدم الزام آن به call.

 

بی‌تأثیری وجود واژه‌ی designed

س: آیا وجود واژه‌ی designed در قطعنامه‌ی 2231 دامنه‌ی اختیارات شورای امنیت در موضوع موشکی ایران را نسبت به قطعنامه‌ی 1929 کمتر کرده است؟

ج: خیر.

* ابتدا مناسب است به عبارت‌های هر دو قطعنامه در باره‌ی این موضوع دقت شود:

عبارت قطعنامه‌ی 1929: «موشک‌های بالستیک دارای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای» (5)

عبارت قطعنامه‌ی 2231: «موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای»(6)

* با توجه به این که عبارت «دارای قابلیت» در متن قطعنامه‌ی 2231 هم آمده لذا عملاً واژه‌ی «طراحی شده» نمی‌تواند عمومیت ناشی از عبارت «دارای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای» را تحدید کند. چرا که آنچه مهم است «قابلیت» است و قاعدتاً همین امر نیز ملاک طرف مقابل خواهد بود. چنانچه در کنار واژه‌ی «designed»، عبارت «specially» ذکر می‌شد تا حدی زیادی مشکل عمومیت مفاد این بند از قعطنامه رفع می‌گردید و عبارت اصلی چنین می‌شد: «موشک‌های بالستیک طراحی شده‌ی خاص عمل سلاح‌های هسته‌ای».

* نکته‌ی مهم در بی‌تأثیری وجود واژه‌ی designed درمتن قطعنامهی 2231 نسبت به شمول تحریم‌های موشکی نسبت به همه‌ی موشک‌های با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای، اظهارات مکرر مقام‌های وزارت خارجه‌ی کشورمان در زمینه‌ی عدم اجرای این بخش از قطعنامه‌ی شورای امنیت است. به عبارت دیگر، اگر واژه‌ی designed در قطعنامه‌ی 2231 توانسته مشکل تحریم موشکی ناشی از قطعنامه‌ی 1929 را حل کند، پس چرا وزیر امور خارجه و معاون ایشان به طور مکرر اظهار می‌دارند که ایران خود را ملزم به رعایت مفاد این بخش از قطعنامه‌ی 2231 نمی‌داند.

 

قطعنامه‌ی 1929 مجوز جنگ داده؟

س: با توجه به این که در بند 9 از قطعنامه‌ی 1929 درباره‌ی موضوع موشکی ایران آمده است: «همه‌ی کشورها باید همه‌ی اقدام‌های لازم (necessary measures) برای ممانعت از انتقال فناوری یا کمک‌های فنی به ایران در رابطه با این فعالیت‌ها (فعالیت‌های مربوط به موشک‌های بالستیک دارای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای) را انجام دهند.»، آیا به معنای مجوز حمله‌ی نظامی به ایران است؟

ج: خیر. برای صدور مجوز جنگ توسط شورای امنیت، باید

1. شورای امنیت تهدید یا نقض صلح و امنیت بین‌المللی را احراز کند،

2. قطعنامه‌ای تحت فصل 7 منشور ملل متحد صادر کند و

3. تحت ماده‌ی 42 مجوز حمله را صادر نماید،

در حالی که بر اساس مفاد قطعنامه‌ی 1929

* هیچ یک از موارد سه گانه‌ی بالا توسط شورای امنیت احراز و انجام نشده است، بلکه بر عکس؛

* شورای امنیت نقض صلح و امنیت بین‌المللی را به واسطه‌ی فعالیت‌های موشکی بالستیک ایران احراز نکرده است،

* مفاد قطعنامه‌ی 1929 تحت فصل 7 منشور ملل متحد، بلکه صرفاً محدود به ماده‌ی 41 است،

* در دو قسمت از قطعنامه‌ی 1929 (7) بر عدم استفاده از زور (عدم استفاده از اختیارات ماده‌ی 42) برای اجرای قطعنامه تصریح شده است و

* هنگامی چنین احتمالی (مجوز حمله‌ی نظامی با استفاده از عبارت انجام همه‌ی «اقدامات لازم») موضوعیت پیدا می‌کرد که ابتدا موارد سه گانه‌ی بالا (8) در قطعنامه‌ی 1929 درج می‌شد و سپس بعد از عبارت «اقدامات لازم»، جمله خاتمه می‌یافت، ولی در قطعنامه‌ی 1929 چنین نشده است، بلکه بر عکس، جمله ادامه یافته و منظور از «اقدامات لازم» را صرفاً به اقدام‌های اجرایی محدود نموده است اقدام لازمی که از انتقال فناوری (برای مثال یک ابررایانه) به ایران جلوگیری کند و یا مانع ورود یک کارشناس موشکی خارجی به ایران گردد.

 

رابطه‌ی 6 قطعنامه‌ی قبلی با فصل 7

س: آیا بر اساس 6 قطعنامه‌ی (9) پیشین، ایران تحت فصل 7 منشور ملل متحد (10) بوده است؟

ج: خیر. قطعنامه‌های قبلی فقط تحت ماده‌ی 40 (11) (برای الزام) و یا ماده‌ی 41 (12) (برای وادار سازی) بوده است، زیرا شورای امنیت «عدم تعلیق غنی‌سازی» توسط ایران را تهدید و یا نقض صلح و امنیت بین‌الملل نشناخته بود و لذا قطعنامه‌ها علیه ایران را تحت فصل 7 منشور ملل متحد صادر نکرده بود. تنها و تنها برای این که ایران را ملزم به تعلیق نماید، در قطعنامه‌ی 1696 به «ماده‌ی 40 از فصل هفتم منشور ملل متحد» (13) استناد نموده و سپس برای مجازات و وادارسازی ایران به تعلیق در قطعنامه‌های 1835،1803،1747،1737 و 1929 به «ماده‌ی 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد» (14) که تحریم را در بردارد، استناد کرده بود.

 

رابطه‌ی ماده‌ی 41 با فصل 7

س: در صورت صدور قطعنامه‌ی شورای امنیت علیه یک کشور، آیا تفاوتی میان دو روش زیر وجود دارد:

* صدور قطعنامه «براساس ماده‌ی 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد»

* صدور قطعنامه «بر اساس فصل هفتم از منشور ملل متحد»؟

ج: بله. مادهی 41 فقط اشعار به الزام برای اعمال تحریم‌ها را دارد، در حالی که فصل 7 علاوه بر شمول ماده‌ی 41، ماده‌ی 42 را نیز در برگرفته و به طور ضمنی مجوز حمله‌ی نظامی را نیز در درون خود دارد.

 

تفاوت ماده‌ی 41 با فصل 7

س: اگر شورای امنیت بنا داشته باشد تا تحت فصل 7 قطعنامه صادر کند، چه باید بکند؟

ج: برای درک بهتر موضوع، شایسته است قطعنامه‌های صادر علیه ایران با قطعنامه‌های اخیر صادره علیه یمن مقایسه شود:

* در قطعنامه‌ی 2201 شورای امنیت علیه یمن آمده است: «وضعیت یمن یک تهدید برای صلح و امنیت بین‌المللی است» (15)

* در قطعنامه‌های 2204 و 2216 شورای امنیت علیه یمن آمده است: «تحت فصل هفتم از منشور ملل متحد»، (16)

در حالی که درباره‌ی ایران؛

* در هیچ یک از قطعنامه‌ها ذکر نشده که «فعالیت‌های هسته‌ای ایران تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی است»

* در قطعنامه‌های 1835،1803،1747،1737 و 1929 تصریح شده است: «تحت ماده‌ی 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد» (17) قطعنامه را صادر می‌کند و بیان نشده که تحت فصل 7 قطعنامه صادر می‌شود.

* در دو بند قطعنامه‌ی 1929 صریحاً برای جلوگیری از سوء استفاده‌ی امریکا تصریح می‌کند که این قطعنامه مجوزی برای حمله‌ی نظامی نمی‌دهد و لذا حق استفاده از زور وجود ندارد.

 

تفاوت آثار عملی ماده‌ی 41 با فصل 7

س: آیا آثار عملی و حقوقی قطعنامه‌ی شورای امنیت تحت «ماده‌ی 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد» با آثار عملی و حقوقی قطعنامه‌ی تحت «فصل هفتم منشور ملل متحد» تفاوت دارد؟

ج: بله. در صورتی که قطعنامه تحت «فصل هفتم منشور ملل متحد» صادر شود، مفاد همه‌ی مواد این فصل از جمله ماده‌ی 41 (تحریم اقتصادی) و ماده‌ی 42 (حمله‌ی نظامی) را دربرمی‌گیرد، در حالی که قطعنامه‌ی تحت «ماده‌ی 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد» فقط به تحریم‌های اقتصادی محدود است.

 

دلیل عدم صدور 6 قطعنامه تحت فصل 7

س: چرا شورای امنیت، 6 قطعنامه علیه ایران را تحت «فصل هفتم منشور ملل متحد» صادر نکرده است؟

ج: امریکا و انگلیس در پیش‌نویس قطعنامه‌ها علیه ایران قصد داشتند تا این قطعنامه‌ها تحت فصل 7 صادر شود، ولی روسیه و چین با آن مخالفت نموده و تأکید کرده بودند «عدم تعلیق غنی‌سازی» توسط ایران، موجب تهدید و یا نقض صلح و امنیت بین‌المللی نیست و لذا نمی‌توان قطعنامه را تحت فصل 7 صادر نمود و بر همین اساس تصریح به فصل 7 در قطعنامه‌ها علیه ایران حذف شد.

 

دلیل صدور 5 قطعنامه علیه ایران تحت ماده‌ی 41

س: اگر روسیه و چین با استناد قطعنامه‌های علیه ایران به فصل هفتم منشور ملل متحد مخالفت نمودند، پس چرا با استناد قطعنامه‌ی نخست به ماده‌ی 40 و استناد 5 قطعنامه‌ی بعدی به ماده‌ی 41 موافقت کردند؟

ج: دلیل استناد قطعنامه‌ی نخست به ماده‌ی 40، «الزام» ایران به انجام خواسته‌های سه ‌گانه‌ی آژانس و دلیل استناد 5 قطعنامه‌ی بعدی به ماده‌ی 41، «وادارسازی» ایران به انجام این خواسته‌ها با اعمال «تحریم» علیه ایران بوده است.

 

فعالیت‌ هسته‌ای ایران تهدید امنیت بین‌الملل بوده؟

س: ادعای زیر تا چه اندازه‌ای صحت دارد: «در قطعنامه‌های شش‌گانه به ویژه قطعنامه‌ی 1929، فعالیت‌های هسته‌ای ایران تهدید علیه صلح و امنیت بین‌الملل محسوب شده بود، ولی قطعنامه‌ی 2231 توانسته است تا فعالیت‌های هسته‌ای ایران را از جایگاه تهدید صلح و امنیت بین‌الملل خارج کند»؟

ج: این ادعا به هیچ وجه صحت ندارد، چرا که در هیچ جای قطعنامه‌های پیشین از جمله قطعنامه‌ی 1929، فعالیت‌های هسته‌ای ایران تهدید و یا نقض صلح و امنیت بین‌المللی قلمداد نشده و به همین دلیل قطعنامه‌ها تحت فصل 7 صادر نشده است. تا در قطعنامه‌ی جدید این تهدید رفع شده باشد.

 

2231 مجوز خروج از فصل 7؟!!

س: این گزاره تا چه حد درست است: «با صدور قطعنامه‌ی جدید (2231)، ایران از تحت فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شده است»؟

ج: ایران در شش قطعنامه‌ی قبلی تحت فصل 7 نبوده (18) که با صدور قطعنامه‌ی 2231 از ذیل آن خارج شود.

 

مقایسه‌ی 1929 با 2231

س: با توجه به این که جامع‌ترین و کامل‌ترین قطعنامه از مجموعه‌ی قطعنامه‌های شش‌گانه علیه ایران، قطعنامه‌ی 1929 است، چه تفاوت‌ها و چه تشابه‌هایی میان این قطعنامه و قطعنامه‌ی 2231 وجود دارد؟

ج: تشابه:

* ذیل فصل 7 نبودن: هیچ یک از دو قطعنامه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد نیست.

* ذیل ماده‌ی 41 بودن: کل قطعنامه‌ی 1929 تحت ماده‌ی 41 است، ولی در قطعنامه‌ی 2231 همه‌ی تصمیم‌های شورای امنیت تحت ماده‌ی 41 درج شده و برای 10 مرتبه به ماده‌ی 41 استناد شده است.

* الزام‌آور بودن: هر دو قطعنامه‌ برای ایران لازم‌الاجرا است.

تفاوت:

* قطعنامه‌ی 2231 به عدم استفاده از زور برای اجرای مفاد این قطعنامه اشاره‌ای نکرده است، اما در قطعنامه‌ی 1929 بر عدم امکان استفاده از زور برای اجرای مفاد این قطعنامه تصریح شده است. (19)

* خاتمه‌ی قطعنامه‌ی 1929 با اجرای خواسته‌های آژانس (20) و نیز حل مسایل با آژانس میسر است و هیچ مهلت زمانی برای خاتمه‌ی آن تعیین نشده است، در حالی که خاتمه‌ی قطعنامه‌ی 2231 منوط به گذشت دست کم 10 سال خواهد بود. البته بر اساس مفاد این قطعنامه چنانچه آژانس اعلام کند که «همه‌ی مواد هسته‌ای در ایران صلح‌آمیز» است نیز قطعنامه خاتمه می‌یابد، اما این شرط غیر قابل تحقق است و آژانس ابزاری برای حصول آن ندارد، (21) لذا هیچ‌گاه چنین امری محقق نخواهد شد.

 

تا به حال غنی‌سازی در ایران ممنوع بوده؟

س: آیا ادعای زیر صحت دارد: «براساس قطعنامه‌های قبلی، غنی‌سازی در ایران ممنوع بود، ولی قطعنامه‌ی 2231 این ممنوعیت را رفع کرده است»؟

ج: خیر. قطعنامه‌های قبلی علیه ایران؛

* غنی‌سازی در ایران را منع نکرده بود،

* صرفاً خواستار تعلیق سه فعالیت غنی‌سازی، آب سنگین و بازفرآوری شده بود،

* غنی‌سازی ایران را به رسمیت شناخته بود، چرا که صرفاً خواستار تعلیق آن شده و اذعان نموده که پس از حل و فصل مسایل ایران با آژانس، ایران می‌تواند هر سه فعالیت از جمله غنی‌سازی را از سر بگیرد.

در حالی که قطعنامه‌ی 2231، نه تنها غنی‌سازی ایران را مورد شناسایی قرار نگرفته، بلکه بخشی از حقوق هسته‌ای تا ابد از ایران سلب شده (مانند حق بازفرآوری و حق راکتور آب سنگین) و درباره‌ی غنی‌سازی نیز به ایران فقط و فقط اجازه (و نه حق) داده تا ایران این فعالیت را به صورت محدود و برای دوره‌ی زمانی مشخص انجام دهد.

 

مجازات ایران در صورت عدم اجرای 1929؟

س: بر اساس قطعنامه 1929، چنانچه ایران از مفاد این قطعنامه پیروی نکرده و آن را جرا نکند، چه پیامدی متوجه ایران خواهد شد؟

ج: در آخرین بند از قطعنامه‌ی 1929 آمده است: «... چنانچه روشن شود که ایران از قطعنامه‌ی 1803،1747،1737 و این قطعنامه پیروی نکرده است، اقدامات مناسب بیشتر بر اساس بند 41 از فصل 7 منشور ملل متحد را بپذیرد...»، بنابراین با عدم اجرای مفاد قطعنامه‌های پیشین و قطعنامه‌ی 1929، باز هم شورای امنیت اصرار دارد که در چار چوب ماده‌ی 41 با ایران برخورد خواهد کرد و از ماده‌ی 42 علیه ایران استفاده نمی‌کند، ولی در قطعنامه‌ی 2231 چنین تصریحی نیامده و لذا نقض این قطعنامه می‌تواند صدور قطعنامه‌ای تحت فصل 7 را علیه ایران در پی داشته باشد و سپس با گسترش تحریم‌ها ادامه یافته و نهایتاً منجر به صدور مجوز حمله‌ی نظامی تحت ماده‌ی 42 گردد.

 

سازوکار یک جانبه‌ی حل و فصل اختلاف‌ها

س: آیا بر اساس سازوکارهای توافق جامع برای حل و فصل اختلاف‌ها، امیدی به دستیابی ایران به حقوق بدیهی‌ای وجود دارد؟

ج: خیر. سازوکارهای حل و فصل اختلاف در توافق جامع عبارت است از:

1. کمیسیون مشترک، برای حل و فصل اختلاف‌های

* ایران با گروه 1+5 و اعضای آن در اجرای توافق جامع

* ایران و آژانس در اجرای پروتکل الحاقی

* کسب مجوز خرید کالاها و فناوری‌های دو منظوره

2. نشست وزیران امور خارجه ایران با گروه 1+5 و اعضای آن؛ برای حل و فصل اختلاف‌های

* ایران با گروه 1+5 و اعضای آن در اجرای توافق جامع

3. شورای امنیت سازمان ملل متحد؛ برای حل و فصل اختلاف‌های

* ایران با گروه 1+5 و اعضای آن در اجرای توافق جامع

بر اساس موارد مطروحه در توافق، ایران بازنده‌ی از قبل تعیین شده‌ی این سازوکار است، چرا که در:

* کمیسیون مشترک، طرف مقابل ایران 7 رأی و ایران یک رأی دارد. در خوش‌بینانه‌ترین حالت و در شرایط خاص ممکن است روسیه و چین به نفع ایران رأی دهند که در آن صورت هم نتیجه 5 به 3 به ضرر ایران خواهد بود.

* شورای امنیت، طرف مقابل ایران 5 عضو دارای حق وتو هستند و اساساً ایران عضو آن هم نیست.

 

توقف غنی‌سازی در پرتو توافق جامع

س: آیا با اجرای توافق جامع، غنی‌سازی در ایران تداوم خواهد داشت؟

ج: خیر.

* بر اساس مفاد توافق جامع، ایران موظف شده است تا طی 10 سال تمام سانتریفیوژهای نسل یک خود را برچیند. این در حالی است که غنی‌سازی ایران صرفاً با همین نوع از ماشین‌ها انجام می‌شود. از این رو 5060 سانتریفیوژ که طبق توافق می‌تواند غنی‌سازی کنند، فقط در دوره‌ی 10 ساله مجاز به فعالیت هستند و پس از پایان دوره‌ی 10 ساله ایران مجاز نیست هیچ یک از سانتریفیوژهای نسل یک خود را برای غنی‌سازی استفاده نماید.

* هر چند که در توافق آمده هیچ محدودیتی برای غنی‌سازی سانتریفیوژهای نسل 8 پس از دوره‌ی محدودیت وجود ندارد، اما

اولاً؛ حداقل تا پایان سال سیزدهم ایران حق استفاده از این سانتریفیوژها را برای غنی‌سازی ندارد، پس از آغاز سال یازدهم تا پایان سال سیزدهم غنی‌سازی ایران تعطیل خواهد بود و

ثانیاً؛ تا آن زمان (پایان سال سیزدهم) سانتریفیوژهای نسل 8 آمادهی فعالیت صنعتی نخواهد بود، چرا که به دلیل محدودیت‌های توافق جامع بر روی فعالیت‌های تحقیق و توسعه روی این نوع ماشین‌ها، تا آن زمان عملیات تحقیق و توسعه به طور کامل روی آنها انجام نشده و این ماشین‌ها توانایی فعالیت صنعتی غنی‌سازی را نخواهند داشت.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- در بند سوم قطعنامه‌ی 2231 آمده است: «ایران باید به طور کامل بر اساس خواسته‌های آژانس که در گزارش- آژانس آمده است، ... همکاری نماید.»

2- موضوع «ایران» به جای «عدم اشاعه» با عنوان و برچسب دیگری در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل باقی خواهد ماند.

3- بند نهم از قطعنامه‌ی 1929 تصریح می‌کند: «شورای امنیت تصمیم می‌گیرد که ایران نباید هیچ یک از فعالیت‌های مربوط به موشک‌های بالستیک که قادر به حمل سلاح‌های هسته‌ای باشد، از جمله پرتاب با فناوری موشک بالستیک انجام داده و کشورها باید همه‌ی اقدامات ضروری به منظور جلوگیری از انتقال فناوری یا کمک‌های فنی به ایران درباره‌ی چنین فعالیت‌هایی را انجام دهند.»

4- بند سوم از پیوست دوم قطعنامه‌ی 2231 تصریح می‌کند: «از ایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیت مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای از جمله شلیک هر گونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌‌های بالستیک را تا زمان گذشت 8 سال از روز پذیرش برجما و یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه کند که «جمع‌بندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به این که کدام یک زودتر اتفاق بیفتاد، انجام ندهد.»

5- ballistic missiles capable of delivering unclear weapons

6- ballistic missile designed to be capable of delivering unclear weapons.

7- در بند ما قبل آخر از بخش مقدمه و آخرین بند اجرایی (بند 37) قطعنامه‌ی 1929.

8- این موارد عبارت است از: «احراز تهدید یا نقض صلح و امنیت بین‌المللی توسط شورای امنیت»، «صدور قطعنامه‌ای تحت فصل 7 منشور ملل متحد» و «صدور مجوز حمله‌ی نظامی تحت ماده‌ی 42 منشور ملل متحد»

9- منظور از قطعنامه‌های شش‌گانه، شماره‌ی 1835،1803،1747،1737،1696 و 1929 است.

10- فصل هفتم منشور ملل متحد در برگیرنده‌ی ماده‌های 39 تا 51 این منشور است.

11- ماده‌ی 40 منشور ملل متحد عبارت است از: «به منظور جلوگیری از وخامت وضعیت، شورای امنیت می‌تواند پیش از آن که بر طبق ماده‌ی 39 توصیه‌هایی بنماید یا درباره‌ی اقداماتی که باید معمول گردد، تصمیم بگیرد، از طرف‌های ذی نفع بخواهد اقدامات موقتی را که شورای امنیت ضروری یا مطلوب تشخیص می‌دهد، انجام دهند. اقدامات موقتی مذکور به حقوق یا ادعاها یا موقعیت طرف‌های ذی‌نفع لطمه‌ای وارد نخواهد کرد. شورای امنیت تخلف در اجرای موقتی را چنان که باید و شاید در نظر خواهد گرفت.»

12- ماده‌ی 41 از منشور ملل متحد عبارت است از: «شورای امنیت می‌تواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی که متضمن به کارگیری نیروی مسلح نباشد، لازم است و می‌تواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند. این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راه‌آهن، دریایی، هوایی، پستی، تلگرافی، رادیویی و سایر وسایل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.»

13- Acting under Article 40 of chapter VII of the Charter of the United Nations.

14- Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations.

15- The situation in Yemen constitutes a threat to international peace and security.

16- با ذکر عبارت «فصل هفتم از منشور ملل متحد»، به طور طبیعی مفاد دو ماده‌ی 41 و 42 مشمول موضوع یمن خواهد بود.

17- با تصریح عبارت «ماده‌ی 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد»، به طور طبیعی مفاد ماده‌ی 42 شامل این گونه قطعنامه‌ها نخواهد شد.

18- توضیح این که ایران در قطعنامه‌های شش‌گانه تحت فصل 7 نبوده است، در پاسخ به پرسش‌های پیشین آمده است.

19- در پاراگراف ماقبل آخر بخش مقدمه‌ی قطعنامه‌ی 1929 تصریح شده است: «با تأکید بر این که هیچ چیز در این قطعنامه کشورها‌ را مجبور به اتخاذ اقدامات یا اعمال خارج از عُرف این قطعنامه از جمله استفاده از زور یا تهدید با زور نمی‌کند.»

20- خواسته‌های آژانس در قطعنامه‌ی 1929 عبارت است از: «تعلیق فعالیت‌های غنی‌سازی»، «تعلیق فعالیت‌های آب سنگین»، «تعلیق بازفرآوری» و «اجرا و تصویب پروتکل الحاقی».

21- ابزار آژانس برای انجام مأموریت‌های خود عبارت است از «موافقت‌نامه‌ی پادمان» و «پروتکل الحاقی». موافقت‌نامه‌ی پادمان آژانس را از «عدم انحراف فعالیت‌ها و مواد هسته‌ای» مطمئن می‌سازد و پروتکل الحاقی آژانس را از «عدم وجود مواد و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده» مطمئن می‌کند.

 

منبع مقاله : کمیته علمی موسسه فرهنگی هنری راسخون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۹
0

بازنمایی برجام؛ «واقعیت‌ها»، «حقیقت‌ها» و «پیامدها»

مقدمه

بر اساس آنچه که از اظهارات مقام‌های عالی‌رتبه مشخص می‌شود این است که هدف ایران از ورود به «مذاکرات با 1+5» و دستیابی به «توافق جامع»، «لغو تحریم‌ها» و «تثبیت حقوق هسته‌ای» بوده است. بررسی تطبیقی آنچه که پس از پایان مذاکرات و دستیابی به برجام محقق شده با آنچه که پیش از مذاکرات مد نظر مسئولان عالی‌رتبه‌ نظام (دو هدف پیش گفته) بوده است، چشم‌انداز روشن‌تری از داده‌ها و ستانده‌های ایران، سنجش ادعای بازی برد - برد و وضعیت ایران در آینده‌ی پیش رو به دست خواهد داد. با تأمل در مفاد این گزارش، این واقعیت روشن می‌شود که ایران در قبال دریافت جایزه‌ی کاهش برخی از تحریم‌ها و اجازه‌ برای انجام چند فعالیت مشخص، محدود و مشروط هسته‌ای، مکلف شده است تا اولاً؛ از 100 حق ملت ایران صرف نظر کرده و ثانیاً؛ از 11 مجموعه از دستاوردهای هسته‌ای ملت ایران دست کشیده و آنها را از دسترس خارج نموده و ثالثاً؛ 57 منفذ و دریچه برای نفوذ، دسترسی و بازرسی بیگانگان و دشمنان به حیطه‌های نظامی و حساس کشور باز کرده است که هر یک از این منافذ می‌تواند مجوزی برای ده‌ها و یا صدها مورد بازرسی و دسترسی مد نظر آژانس باشد.

خلاصه:

* بر اساس برجام، جمهوری اسلامی ایران از 100 حق ملت ایران صرف‌نظر کرده است.
• حداقل 20 مورد از حقوقی که جمهوری اسلامی ایران از آن انصراف داده، برای ابد و همیشگی است.
• حداقل 18 مورد از حقوقی که جمهوری اسلامی ایران از آن انصراف داده، بدون هیچ سقف زمانی است.
• 40 مورد از حقوقی که جمهوری اسلامی ایران از آن انصراف داده، دست کم برای مدت 15 سال است.
• 16 مورد از حقوقی که جمهوری اسلامی ایران از آن انصراف داده، دست کم برای مدت 10 سال است.
* بر اساس برجام، جمهوری اسلامی ایران دست‌کم 57 دریچه و منفذ برای دسترسی و بازرسی بیگانگان به حیطه‌های نظامی و حساس فراهم کرده است.
• حداقل 24 مورد از منافذ بیگانگان به حیطه‌های نظامی و حساس برای ابد و همیشگی است.
• حداقل 8 مورد از منافذ بیگانگان به حیطه‌های نظامی و حساس برای مدت 15 تا 20 سال است.
• حداقل 20 مورد از منافذ بیگانگان به حیطه‌های نظامی و حساس دست کم برای مدت 10 سال است.
* بر اساس برجام، جمهوری اسلامی ایران دست کم از 11 مجموعه از دستاوردهای هسته‌ای کشور صرف‌نظر کرده است.
• از جمله دستاوردهای هسته‌ای از دست رفته، خارج شدن حدود 9700 کیلوگرم مواد غنی شده از دسترس جمهوری اسلامی ایران است.
• نابودسازی قلب راکتور آب سنگین اراک با تزریق بتن در داخل منفذهای مجتمع‌های سوخت از جمله دیگر دستاوردهای هسته‌ای از دست رفته است.

الف. دستاوردهای ایران از اجرای توافق جامع

یکم، حوزه‌ی هسته‌ای

اساس و بنیان «توافق جامع» بر «نفی حقوق ایران» (1) است. در چارچوب «توافق جامع»، «منجزشدن» حقوق ایران، (2) به «آینده‌ای نامشخص» موکول و به «احراز شروطی مبهم» منوط شده است. (3) از این رو هر آنچه در چارچوب توافق جامع به ایران داده شده ناشی ازاجازه‌ی چند کشور قدرتمند و موافقت آنها با برخورداری محدود، مشروط و موقت ایران از برخی دستاوردهای هسته‌ای است. به عبارت دیگر ستانده‌های ایران در چارچوب «توافق جامع» ناشی از اذعان طرف مقابل به «حق ایران» نیست، بلکه این یافته‌ها مرهون «لطف طرف مقابل در حق ایران» است.

1. اجازه‌ی غنی‌سازی حداکثر تا سطح 3/67 درصد، حداکثر با ظرفیت 5060 دستگاه سانتریفیوژ از نوع lR1 فقط در سایت نطنز حداکثر با سقف زمانی 10 سال (تا سال 1404)
2. اجازه برای صرفاً حفظ حداکثر 696 دستگاه سانتریفیوژ IR1 در سایت فردو (4)
3. اجازه‌ی نگهداری حداکثر 300 کیلوگرم مواد غنی شده تا سطح 3/67 درصد
4. اجازه‌ی آغاز نصب زیرساخت ضروری برای نصب سانتریفیوژ IR8 در سایت نطنز، پس از سال دهم (5)
5. اجازه‌ی تولید معدود، (6) محدود (7) و مشروط (8) سانتریفیوژ IR1
6. اجازه‌ی تولید محدود (کمی و کیفی) (9) سانتریفیوژهای IR6 و IR8 از آغاز سال نهم تا پایان سال نهم
7. اجازه‌ی تولید مشروط (10) و معدود (11) فقط سانتریفیوژهای IR6 و IR8 پس از سال دهم (12)
8. اجازه‌ی مشروط (13) مونتاژ نهایی سانتریفیوژهای تولیدی (IR6 و IR8) فقط در سایت نطنز.
9. اجازه‌ی انجام آزمایش بر روی سانتریفیوژ IR6 صرفاً با یک ماشین و پس از 8 سال و نیم از پذیرش برجام با زنجیره‌ی سی تایی (تا 15 سال فقط در سایت نطنز)
10. اجازه‌ی انجام آزمایش بر روی سانتریفیوژ IR8 صرفا با یک ماشین و پس از 8 سال و نیم از پذیرش برجام با زنجیره‌ی سی‌تایی (تا 15 سال فقط در سایت نطنز)
11. اجازه‌ی جایگزینی محدود (14) و مشروط (15) سانتریفیوژهای IR1 صدمه دیده یا خراب شده در سایت نطنز با سانتریفیوژهای IR1 موجود در انبار
12. اجازه‌ی مشروط (16) باز طراحی و بازساخت راکتور آب سنگین اراک (برای تبدیل آن به راکتور آب سبک به گونه‌ای که بتواند با آب سنگین نیز برای خنک کنندگی کار کند)
13. اجازه‌ی مشروط (17) و محدود (18) برای ساخت سوخت مورد نیاز راکتورهای تهران و اراک

دوم. حوزه‌ی تحریم‌ها

1. دریافت جایزه‌ی لغو 6 قطعنامه‌ی شورای امنیت
• حفظ تحریم شورای امنیت بر روی موضوع‌های «اشاعه‌ای»، «موشکی» و «تسلیحاتی» در قطعنامه‌ی 2231
• حفظ سایه‌ی تحریم‌های لغو شده‌ی شورای امنیت با امکان بازگشت 6 قطعنامه‌ی قبلی.
2. دریافت جایزه‌ی تعلیق برخی از تحریم‌های بخش اقتصادی و مالی با صرفاً منشأ هسته‌ای اتحادیه‌ی اروپایی
• حفظ زیرساخت همه‌ی تحریم‌ها از جمله زیر ساخت تحریم‌های اقتصادی و مالی هسته‌ای (بقای تصمیم شماره‌ی 413 اتحادیه‌ی اروپایی)
3. دریافت جایزه‌ی توقف اعمال برخی از تحریم‌های بخش اقتصادی و مالی در حوزه‌ی تحریم‌های ثانویه با منشأ صرفاً هسته‌ای از سوی امریکا
• حفظ همه‌ی تحریم‌های اولیه‌ی امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران (تحریم‌های کنگره و دستور اجرایی رئیس جمهور)
• حفظ تحریم‌های ثانویه‌ی غیر هسته‌ای امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران (تحریم‌های کنگره و دستور اجرایی رئیس جمهور)
• حفظ زیر ساخت، ساختار و سازوکار همه‌ی تحریم‌های کنگره علیه جمهوری اسلامی ایران
• حفظ زیر ساخت، ساختار و سازوکار همه‌ی دستور اجرایی رئیس جمهور امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران.
4. دریافت جایزه‌ی دولت امریکا برای ورود فرش و مواد غذایی (پسته و خاویار) ایرانی به امریکا
5. دریافت جایزه‌ی دولت امریکا برای فروش هواپیمای مسافربری تجاری و قطعات و خدمات ذی‌ربط آن با کاربری «منحصراً غیر نظامی» به اشخاص حقیقی و حقوقی ایران تحریم نشده توسط امریکا

ب. داده‌های ایران در چارچوب توافق

در ازای دستاوردهای ایران از توافق وین (مذکور در بخش "الف") جمهوری اسلامی متعهد شده است تا خواسته‌ها و مطالبات 5+1 به طور عام و امریکا و سه کشور اروپایی را به طور خاص برآورده کند. در این بخش به «داده‌های ایران» در قالب چهار دسته اشاره می‌شود. ابتدا به طور گذرا فهرستی از «داده‌های ایران» بر اساس آنچه که به طور صریح در متن توافق ذکر شده آمده، سپس برخی از آثار و پیامدهای ناشی از امضای توافق بر شمرده شده و بعد از آن به پاره‌ای از آثار و پیامدهای اجرای توافق اشاره خواهد شد. در قسمت پایانی این بخش، مواردی برشمرده خواهد شد که در صورت درایت و تدبیر هیأت ایرانی و با تصریح به آن موارد، امکان استیفای حقوق ملت ایران در آن موارد فراهم آمده و یا موجب حفظ و تثبیت دستاوردهای هسته‌ای ملت ایران در آن موارد می‌گردید، ولی متأسفانه با غفلت هیأت ایرانی و عدم ذکر این موارد در متن توافق، مؤلفه‌های شکل دهنده‌ی توافق بد، به طور جدی افزایش یافته است.

یکم. داده‌های واقعی (منصوص در متن توافق)

در این قسمت به مواردی از «داده‌های ایران» بر اساس متن توافق اشاره می‌شود که اولاً؛ موجب سلب داوطلبانه‌ی حقوق ملت ایران شده، ثانیاً؛ موجب ایجاد سازوکار دسترسی و بازرسی غیر‌‌متعارف آژانس و برخی کشورها به حیطه‌های نظامی و حساس ایران شده و ثالثاً؛ موجب انصراف از دستاوردهای هسته‌ای شده که توسط متخصصان و دانشمندان داخلی، طراحی، اجرا و مورد استفاده قرار گرفته است.

A. انصراف از حقوق ملت ایران

در این قسمت فقط به آن دسته از تعهدات جمهوری اسلامی ایران در قالب برجام می‌شود که عملاً موجب سلب حقوق ملت ایران به صورت «نامحدود و برای همیشه»، به طور «موقت» (برای 10 یا 15 سال) و یا «مبهم و بدون تصریح درباره‌ی دوره‌ی زمانی» آن گردیده است.

1. دست کشیدن از حقوق ناشی از معاهده‌ی ان پی تی تا پایان دوره‌ی زمانی اجرای «توافق جامع» (برجام انتهای زمانی ندارد) (19)
2. انصراف از حق طراحی راکتور آب سنگین برای همیشه
3. انصراف از حق ساخت راکتور آب سنگین برای همیشه
4. انصراف از حق اکتساب راکتور آب سنگین برای همیشه
5. انصراف از حق بهره‌برداری از راکتور آب سنگین برای همیشه
6. انصراف از حق نگهداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته‌ای برق برای همیشه
7. انصراف از حق بهره‌برداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته‌ای برق برای همیشه
8. انصراف از حق نگهداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته‌ای تحقیقاتی برای همیشه
9. انصراف از حق بهره‌برداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته‌ای تحقیقاتی برای همیشه
10. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی غنی‌سازی مطابق معاهده‌ی ان پی تی (نامشخص بودن دوره‌ی زمانی)
11. انصراف از حق مجلس شورای اسلامی برای رد پروتکل الحاقی
12. انصراف از حق غنی‌سازی در سایت فردو
13. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی غنی‌سازی در فردو
14. انصراف از حق نگهداری هر مواد شکافت‌پذیر در سایت فردو (حداقل 15 سال)
15. انصراف از حق تکمیل راکتور آب سنگین اراک
16. انصراف از حق بهره‌برداری راکتور آب سنگین اراک
17. انصراف از حق نگهداری از سوخت مصرفی راکتور آب سنگین اراک
18. انصراف از حق بهره‌برداری از سوخت مصرفی راکتور آب سنگین اراک
19. انصراف از حق باز طراحی مستقل راکتور جدید در اراک
20. انصراف از حق بازسازی مستقل راکتور جدید در اراک
21. انصراف از حق طراحی مستقل آزمایشگاه‌های فرعی مربوط راکتور جدید در اراک
22. انصراف از حق نگهداری آب سنگین تولیدی در ایران (فراتر از حد مجاز)
23. انصراف از حق نگهداری آب سنگین موجود در ایران (فراتر از حد مجاز)
24. انصراف از حق داشتن کارخانه‌ی تولید سوخت برای راکتورهای غیر آب سبک
25. انصراف از حق ساخت قرص، میله و مجتمع سوخت برای راکتور آب سنگین اراک با اورانیوم طبیعی
26. انصراف از حق آزمایش قرص، میله و مجتمع سوخت برای راکتور آب سنگین اراک با اورانیوم طبیعی
27. انصراف از حق داشتن کارخانه‌ی تولید سوخت برای راکتورهای غیر آب سبک و راکتور جدید اراک
28. انصراف از حق تولید مجتمع سوخت برای راکتورهای غیر آب سبک
29. انصراف از حق انجام فعالیت‌های مربوط به بازفرآوری سوخت مصرفی برای همیشه
30. انصراف از حق انجام فعالیت‌های تحقیق و توسعه‎‌ی مربوط به بازفرآوری سوخت مصرفی برای همیشه
31. انصراف از حق تکمیل تأسیسات قادر به جداسازی پلوتونیم سوخت مصرفی برای همیشه
32. انصراف از حق تکمیل تأسیسات قادر به جداسازی اورانیوم سوخت مصرفی برای همیشه
33. انصراف از حق تکمیل تأسیسات قادر به جداسازی نپتونیم سوخت مصرفی برای همیشه
34. انصراف از حق ساخت تأسیسات قادر به جداسازی پلوتونیم سوخت مصرفی برای همیشه
35. انصراف از حق ساخت تأسیسات قادر به جداسازی اورانیوم سوخت مصرفی برای همیشه
36. انصراف از حق ساخت تأسیسات قادر به جداسازی نپتونیم سوخت مصرفی برای همیشه
37. انصراف از حق اکتساب تأسیسات قادر به جداسازی پلوتونیم سوخت مصرفی برای همیشه
38. انصراف از حق اکتساب تأسیسات قادر به جداسازی اورانیوم سوخت مصرفی برای همیشه
39. انصراف از حق اکتساب تأسیسات قادر به جداسازی نپتونیم سوخت مصرفی برای همیشه
40. انصراف از حق تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای IR1
41. انصراف از حق تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای IR2m پس از نهم آذر ماه 1394.
42. انصراف از حق تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای IR4 پس از نهم آذرماه 1394 (جز بر روی تک ماشین و زنجیره‌های دَه‌تایی فقط به مدت 10 سال)
43. انصراف از حق تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای IR5 پس از نهم آذر ماه 1394 (جز بر روی تک ماشین فقط به مدت 10 سال)
44. انصراف از حق تحقیق وتوسعه بر روی سانتریفیوژهای IR6 (جز بر روی «تک ماشین» و از 20 فروردین ماه 1403 (گذشت 8 سال و نیم از روز پذیرش توافق) روی «زنجیره‌ی سی‌تایی»)
45. انصراف از حق تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای IR8 (جز بر روی «تک ماشین» و از 20 فروردین ماه 1403 (گذشت 8 سال و نیم از روز پذیرش توافق) روی «زنجیره‌ی سی‌تایی»)
46. انصراف از حق غنی‌سازی با غنای بیشتر از 3/67 درصد (حداقل 15 سال)
47. انصراف از حق غنی‌سازی در غیر از سایت نطنز (حداقل 15 سال)
48. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی غنی‌سازی در غیر از سایت نطنز (حداقل 15 سال)
49. انصراف از حق انجام فعالیت‌های مرتبط با غنی سازی (20) در غیر از سایت نطنز (حداقل 15 سال)
50. انصراف از حق انجام آزمایش با اورانیوم بر روی سانتریفیوژها در غیر از سایت نطنز (حداقل 15 سال)
51. انصراف از حق انجام آزمایش‌های مکانیکی بر روی سانتریفیوژها در غیر از سایت نطنز و راکتور تحقیقاتی تهران (حداقل 15 سال)
52. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تولید فلز پلوتونیم (حداقل 15سال)
53. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تولید آلیاژ فلز پلوتونیم (حداقل 15 سال).
54. انصرف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تولید فلز اورانیوم (حداقل 15 سال)
55. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تولید آلیاژ فلز اورانیوم (حداقل 15 سال)
56. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به دستیابی به فلز پلوتونیم (حداقل 15 سال)
57. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به دستیابی با آلیاژ فلز پلوتونیم (حداقل 15 سال)
58. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به دستیابی به فلز اورانیوم (حداقل 15 سال)
59. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به دستیابی به آلیاژ فلز اورانیوم (حداقل 15 سال)
60. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تحقیق و توسعه‌ی متالوژی پلوتونیم (حداقل 15 سال)
61. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تحقیق و توسعه‌ی متالوژی آلیاژ پلوتونیم (حداقل 15 سال)
62. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تحقیق و توسعه‌ی متالوژی اورانیوم (حداقل 15 سال)
63. انصراف از حق هر نوع فعالیت مربوط به تحقیق و توسعه‌ی متالوژی آلیاژ اورانیوم (حداقل 15 سال)
64. انصراف از حق قالب‌گیری پلوتونیم (حداقل 15 سال)
65. انصراف از حق قالب‌گیری فلز اورانیوم (حداقل 15 سال)
66. انصراف از حق فرم‌دهی پلوتونیم (حداقل 15 سال)
67. انصراف از حق فرم‌دهی فلز اورانیوم ( حداقل 15 سال)
68. انصراف از حق ماشین کاری پلوتونیم (حداقل 15 سال)
69. انصراف از حق ماشین کاری فلز اورانیوم (حداقل 15 سال)
70. انصراف از حق تولید پلوتونیم جدا شده (15سال)
71. انصراف از حق تولید اورانیوم با غنای بالا (غنای بیشتر از 20 درصد) (15 سال)
72. انصراف از حق تولید اورانیوم 233 (15 سال)
73. انصراف از حق تولید نپتونیم 237 (15 سال ) (21)
74. انصراف از حق جستجوی پلوتونیم جدا شده (15 سال)
75. انصراف از حق جستجوی اورانیوم با غنای بالا (غنای بیشتر از 20 درصد) (15سال)
76. انصراف از حق جستجوی اورانیوم 233 (15سال)
77. انصراف از حق جستجوی نپتونیم 237 (15 سال) (22)
78. انصراف از حق اکتساب پلوتونیم جدا شده (15سال)
79. انصراف از حق اکتساب اورانیوم با غنای بالا (غنای بیشتر از 20 درصد) (15 سال)
80. انصراف از حق اکتساب اورانیوم 233 (15 سال)
81. انصراف از حق اکتساب نپتونیم 237 (15 سال) (23)
82. انصراف از حق تحقیق و توسعه بر رو سوخت بر پایه‌ی فلز اورانیوم برای TRR (حداقل 15 سال) .
83. انصراف از حق تولید یا تحقیق و توسعه‌ی رادیو ایزوتوپ‌های پایدار با سانتریفیوژهای گازی در غیر از سایت فردو (حداقل 15 سال)
84. انصراف از حق ایجاد سایت جدید غنی‌سازی (حداقل 15 سال)
85. انصراف از حق نمونه‌سازی برای آزمایش مکانیکی سانتریفیوژهای نسل جدید (حداقل 10 سال)
86. انصراف از حق تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای نسل جدید، جز در موارد مجاز بر اساس توافق جامع (حداقل 10 سال)
87. انصراف از حق تولید جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم جداسازی ایزوتوپی لیزری (حداقل 10 سال)
88. انصراف از حق تولید جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم‌های جداسازی ایزوتوپی الکترومغناطیسی (حداقل 10 سال)
89. انصراف از حق تولید جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم‌های تبادل شیمیایی (حداقل 10 سال)
90.انصراف از حق تولید جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم‌های نفوذ گازی (حداقل 10 سال)
91. انصراف از حق تولید جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم Vortex (حداقل 10 سال)
92. انصراف از حق تولید جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم ایرودینامیک (حداقل 10 سال)
93. انصراف از حق تولید جداسازی ایزوتوپی به هر طریق غیر از روش فناوری سانتریفیوژ گازی ( حداقل 10 سال)
94. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم‌های جداسازی ایزوتوپی لیزری (حداقل 10 سال)
95. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم‌های جداسازی ایزوتوپی الکترومغناطیسی (حداقل 10 سال)
96. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم‌های تبادل شیمیایی (حداقل 10 سال)
97. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم‌های نفوذ گازی (حداقل 10 سال)
98. انصراف از حق تحقیق وتوسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم Vortex (حداقل 10 سال)
99. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی به طریق سیستم ایرودینامیک (حداقل 10 سال)
100. انصراف از حق تحقیق و توسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی به هر طریق غیر از روش فناوری سانتریفیوژ گازی (حداقل 10 سال)

B. دسترسی، بازرسی و نظارت‌های غیر‌‌متعارف و فراپروتکلی (پروتکل +)

یکی از ارکان‌های مهم شکل‌گیری «توافق خوب» از منظر امریکایی‌ها، وجود تضمین‌های کافی برای دسترسی فراقانونی به حیطه‌های نظامی و حساس ایران بوده است. در این چارچوب آنها توانسته‌اند تا در قالب برجام ده‌ها منفذ و دریچه برای اجبار ایران به اعطای دسترسی‌های غیر‌‌متعارف را در برجام تعبیه نمایند. در این قسمت به مهم‌ترین منافذ قابل استناد و بهره‌برداری بیگانگان برای ورود به حیطه‌های نظامی و حساس کشورمان در چارچوب برجام اشاره می‌شود.

101. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر اجرای پروتکل الحاقی توسط ایران به صورت خاص و استثنایی برای همیشه.
102. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر عدم انجام فعالیت‌های مغایر با مفاد برجام برای همیشه (24)
103. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر برنامه‌ی بلندمدت غنی‌سازی ایران به منظور تأیید مطابقت «ماهیت» (25) این فعالیت‌ها با برنامه‌ی مورد تأیید کمیسیون مشترک
104. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر برنامه‌ی بلندمدت تحقیق و توسعه‌ی غنی‌سازی ایران به منظور تأیید مطابقت ماهیت این فعالیت‌ها با برنامه‌ی مورد تأیید کمیسیون مشترک
105. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس با استفاده از فنآوری‌های مدرن برای همیشه
106. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس با استفاده از دوربین‌های on-line برای همیشه
107. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس با استفاده از مهر و موم‌های الکترونیکی برای همیشه
108. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس با استفاده از هر فناوری جدید دیگر مورد تأیید آژانس برای همیشه
109. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر موجودی و تولیدی آب سنگین ایران برای همیشه
110. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر عدم طراحی مدل‌های کامپیوتری برای شبیه‌سازی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
111. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر عدم توسعه‌ی مدل‌های کامپیوتری برای شبیه‌سازی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
112. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر عدم اکتساب مدل‌های کامپیوتری برای شبیه‌سازی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
113. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم استفاده از مدل‌های کامپیوتری برای شبیه سازی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
114. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم طراحی سیستم چاشنی انفجاری چند نقطه‌ی مناسب برای یک وسیله‌ی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
115. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم توسعه‌ی سیستم چاشنی انفجاری چند نقطه‌ی مناسب برای یک وسیله‌ی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
116. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم اکتساب سیستم چاشنی انفجاری چند نقطه‌ی مناسب برای یک وسیله‌ی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
117. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر عدم استفاده از سیستم چاشنی انفجاری چند نقطه‌ی مناسب برای یک وسیله‌ی انفجاری هسته‌ای برای همیشه
118. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم طراحی سیستم‌های تشخیص انفجار (دوربین‌های سرعت بالا Streak، دوربین‌های فریمینگ و یا دوربین‌های اشعه‌ی ایکس) مناسب برای توسعه‌ی تجهیزات انفجار هسته‌ای برای همیشه
119. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم توسعه‌ی سیستم‌های تشخیص انفجار (دوربین‌های سرعت بالا Streak، دوربین‌های فریمینگ و یا دوربین‌های اشعه‌ی ایکس) مناسب برای توسعه‌ی تجهیزات انفجار هسته‌ای برای همیشه
120. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم اکتساب سیستم‌های تشخیص انفجار (دوربین‌های سرعت بالا Streak، دوربین‌های فریمینگ و یا دوربین‌های اشعه‌ی ایکس) مناسب برای توسعه‌ی تجهیزات انفجار هسته‌ای برای همیشه
121. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم استفاده از سیستم‌های تشخیص انفجار (دوربین‌های سرعت بالا Streak، دوربین‌های فریمینگ و یا دوربین‌های اشعه‌ی ایکس) مناسب برای توسعه‌ی تجهیزات انفجار هسته‌ای برای همیشه
122. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم طراحی چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات یا مواد خاص برای چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات برای همیشه
123. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم توسعه‌ی چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات یا مواد خاص برای چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات برای همیشه
124. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم اکتساب چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات یا مواد خاص برای چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات برای همیشه
125. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم استفاده از چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات یا مواد خاص برای چشمه‌های نوترونی هدایت کننده‌ی انفجارات برای همیشه
126. نظارت غیرمتعارف آژانس بر فعالیت‌هایی که می‌تواند منجر به توسعه‌ی انفجاری هسته‌ای شود از جمله در سطح تحقیق و توسعه در عرصه‌های مختلف از قبیل متالوژی اورانیوم و پلوتونیم برای همیشه
127. دسترسی و بازرسی غیرمتعارف آژانس به هر مکانی در ایران (سازوکار قابل اتکا برای اطمینان از رفع سریع نگرانی‌های آژانس در زمینه‌ی دسترسی) (حداقل 15 سال)
128. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر کنسانتره‌ی سنگ معدن اورانیوم تولیدی ایران (حداقل 25 سال)
129. نظارت غیرمتعارف آژانس بر روتورها و بیلوها سانتریفیوژ (حداقل 20 سال)
130. نظارت غیرمتعارف آژانس بر لوله‌های روتور سانتریفیوژها (حداقل 20 سال)
131. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس بر اتصال‌های بیلوی سانتریفیوژها (حداقل 20 سال)
132. نظارت غیرمتعارف آژانس بر عدم استفاده از تجهیزات تولید سانتریفیوژ برای فعالیت‌های غیر از فعالیت‌های مشخص در توافق جامع (حداقل 20 سال)
133. نظارت غیرمتعارف آژانس بر نحوه‌ی جایگزینی سانتریفیوژهای خراب یا صدمه ‌دیده (حداقل 15 سال)
134. دسترسی غیر‌‌متعارف آژانس به صورت منظم و روزانه به همه بخش‌های سایت نطنز (حداقل 15 سال)
135. دسترسی غیرمتعارف آژانس به صورت منظم و روزانه به همه بخش‌های سایت فردو (حداقل 15 سال)
136. نظارت غیرمتعارف آژانس برای عدم انجام فعالیت‌های تولید جداسازی ایزوتوپی غیر از فناوری سانتریفیوژ گازی (حداقل 10 سال)
137. نظارت غیر‌‌متعارف آژانس برای عدم انجام فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ی جداسازی ایزوتوپی غیر از فناوری سانتریفیوژ گازی (حداقل 10 سال)
138. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «مکان استفاده» ی «مواد» دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
139. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «کاربری نهایی» «مواد» دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
140. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «مکان استفاده» ی «اقلام» دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
141. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «کاربری نهایی» «اقلام» دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
142. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «مکان استفاده» ی «کالاها» ی دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
143. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «کاربری نهایی» «کالاها» ی دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
144. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «مکان استفاده» ی «تجهیزات» دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
145. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «کاربری نهایی» «تجهیزات» دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
146. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «مکان استفاده» ی «فناوری‌ها» ی دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
147. نظارت و راستی‌آزمایی آژانس بر «کاربری نهایی» «فناوری‌ها» ی دو منظوره که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
148. نظارت و راستی‌‎‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «مواد» دو منظوره بر «مکان استفاده» ی آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
149. نظارت و راستی‌‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «مواد» دو منظوره بر «کاربری نهایی» آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
150. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «اقلام» دو منظوره بر «مکان استفاده» ی آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
151. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «اقلام» دو منظوره بر «کاربری نهایی» آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
152. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «کالاها» ی دو منظوره بر «مکان استفاده» ی آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
153. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «کالاها» ی دو منظوره بر «کاربری نهایی» آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
154. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «تجهیزات» دو منظوره بر «مکان استفاده»ی آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
155. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «تجهیزات» دو منظوره بر «کاربری نهایی» آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
156. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر یک از «فناوری‌ها» ی دو منظوره بر «مکان استفاده» ی آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)
157. نظارت و راستی‌آزمایی هر دولت صادر کننده‌ی هر از «فناوری‌ها» ی دو منظوره بر «کاربری نهایی» آنها که با تصویب شورای امنیت در اختیار ایران قرار می‌گیرد (حداقل 10 سال)

C. انصراف از دستاوردهای هسته‌ای

با وجود اذعان طرف مقابل بر وجود چتر نظارتی آژانس بر همه‌ی تأسیسات، تجهیزات و مواد هسته‌ای کشورمان، اما آنها (با محوریت امریکا) بنا به سرشت سلطه‌گری و با رویکرد زیاده‌خواهی، ایران را مجبور به دست‌کشیدن از بخش اعظم تأسیسات، تجهیزات و مواد هسته‌ای خود نمایند. در این قسمت به مهم‌ترین دستاوردهای از دست رفته اشاره می‌شود.

158. برچیدن کامل 12000 سانتریفیوژ IR1 , IR2m از سایت نطنز
159. برجیدن کامل همه‌ی زیر ساخت‌های غنی سازی مازاد بر میزان مجاز (5060 سانتریفیوژ) از سایت نطنز
160. برچیدن کامل 2000 سانتریفیوژ IR1 از سایت فردو
161. برچیدن کامل همه‌ی زیر ساخت‌های غنی سازی مازاد بر میزان مجاز (969 سانتریفیوژ) از سایت فردو
162. خارج کردن حدود 9700 کیلوگرم مواد غنی شده در سطح 5 درصد از دسترس (انتقال به خارج کشور یا رقیق کردن آن به سطح اورانیوم طبیعی)
163. توقف ساخت و ساز راکتور آب سنگین اراک بر مبنای طرح اولیه‌ی ایران باپیشرفت 86 درصدی
164. خارج کردن قلب راکتور آب سنگین اراک از محل راکتور
165. (نابودی قلب راکتور آب سنگین اراک با) بتن ریزی داخل تمام منافذ قلب راکتور آب سنگین اراک برای غیر قابل استفاده کردن آن برای کاربرد هسته‌ای در آینده
166. جمع‌آوری و انبار قرص‌ها و مجتمع سوخت راکتور آب سنگین اراک تحت نظارت پیوسته‌ی آژانس
167. تغییر فنی خطوط تولید سوخت طبیعی برای راکتور آب سنگین اراک
168. خارج کردن حدود 40 تن آب سنگین تولیدی از ایران
169. توقف فعالیت کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی قطعات سانتریفیوژ (فعالیت مجدد برای تولید IR1 مشروط به کاهش موجودی این نوع از سانتریفیوژها به 500 دستگاه است)

دوم. داده‌های حقیقی آنی؛ آثار و پیامدهای امضای توافق

پذیرش برجام از سوی جمهوری اسلامی ایران، متضمن آثار و پیامدهای وضعی بود که شرایط جمهوری اسلامی ایران در موضوع هسته‌ای و حتی فراهسته‌ای را نسبت به قبل از آن دچار تغییر و تحول نمود. در این قسمت به مهم‌ترین این آثار و پیامدها اشاره شده است.

1. پذیرش الغای معاهده‌ی ان پی تی (تنها معاهده‌ی جهان شمول هسته‌ای) و جایگزینی آن با مبنای دلخواه طرف مقابل (امریکا) (26) به عنوان اولاً؛ مبنای فرآیند مذاکرات، ثانیاً؛ تعیین چارچوب توافق هسته‌ای و ثالثاً؛ تدوین مفاد توافق هسته‌ای
2. تمکین به برخورداری از حقوق هسته‌ای استثنایی (بسیار کمتر از دیگر اعضای ان پی تی در عرصه‌های مختلف از جمله؛ محدودیت‌های متعدد در کم و کیف غنی‌سازی، سلب حق در مورد آب سنگین، سلب حق در مورد بازفرآوری)
3. تمکین به انجام تکالیف هسته‌ای استثنایی (بسیار بیشتر از دیگر اعضای ان پی تی در عرصه‌های مختلف از جمله؛ محدودیت در نگهداری ذخایر مواد غنی شده و...)
4. تمکین به ضابطه‌ی هسته‌ای استثنایی برای راستی‌آزمایی فعالیت‌های هسته‌ای ایران (27)
5. تمکین به سازوکار هسته‌ای استثنایی برای نظارت و بازرسی فعالیت‌های هسته‌ای ایران
6. تمکین به برخورد هسته‌ای استثنایی با فعالیت‌های هسته‌ای قانونی و تحت نظر آژانس در ایران
7. تمکین به اجرای استثنایی پروتکل الحاقی در ایران (پروتکل +)
8. تمکین به سازوکار استثنایی حل و فصل اختلافات با 1+5 در زمینه‌ی اجرای توافق جامع
9. تمکین به سازوکار استثنایی حل و فصل اختلافات با آژانس در زمینه‌ی دسترسی
10. تعلیق منجز شدن برخی از حقوق هسته‌ای ایران بر اساس ان پی تی به سه شرط مبهم در آینده‌ای بی‌منتهی (28)

سوم. داده‌های حقیقی آتی؛ آثار و پیامدهای اجرای توافق

اجرای تعهدات مصرح در برجام و پذیرش الزامات آن از سوی جمهوری اسلامی ایران، در برگیرنده‌ی آثار و پیامدهای گوناگون در عرصه‌های مختلف خواهد بود. در این قسمت به شاخص‌ترین این دسته از آثار و پیامدها اشاره می‌شود.

1. تعطیلی کامل و رسمی (داوطلبانه!) غنی‌سازی ایران (پس از 10 سال حداقل برای چند سال دیگر) (29)
2. از بین رفتن بنیان‌های تحقیق و توسعه‌ی غنی‌سازی با اِعمال محدودیت‌های شدید کمی و کیفی بر تحقیق و توسعه‌ی اجازه داده شده در برجام
3. باز کردن عرصه و محیط مراکز نظامی و حساس به روی بیگانگان و دشمنان و ارائه‌ی چک سفید به آنها برای انجام هر اقدام مورد نظر
4. گشودن گنجینه‌ی اطلاعات و اسناد نظامی و حساس در برابر بیگانگان و دشمنان و ارائه‌ی چک سفید به آنها برای انجام هر اقدام مورد نظر
5. در اختیار قرار دادن تجهیزات نظامی و حساس به بیگانگان و دشمنان و ارائه‌ی چک سفید به آنها برای انجام هر اقدام مورد نظر
6. برداشتن چتر حمایت نظام جمهوری اسلامی ایران از روی افراد نظامی و اشخاص با مسئولیت‌های حساس و بازگذاشتن دست بیگانگان و دشمنان برای دسترسی به آنها و عملاً ارائه‌ی چک سفید به دشمنان برای انجام هر اقدام مورد نظر
7. سرخوردگی جریان معتقد، ملتزم و جان نثار مبانی انقلاب و نظام اسلامی
8. منفعل شدن جریان و گفتمان انقلاب اسلامی در قبال جریان سکولار و ملی‌گرا به دلیل سلب حقوق و دستاوردهای ملی در روند امضا و اجرای توافقِ مورد تأیید نظام و یا دست کم غیر مردود از نظر نظام
9. اذعان ایران به انحصار «نیاز عملی به غنی‌سازی» به صرفاً تأمین مواد غنی شده برای راکتور بازطراحی و بازسازی شده در اراک (بر این اساس تأمین سوخت برای راکتور بوشهر، جزء نیاز عملی ایران نیست)

چهارم. واداده‌های واقعی؛ نانوشته‌های توافق جامع

درایت، هوشمندی و تدبیر هیأت ایرانی در مذاکرات می‌توانست هزینه‌ها و خسارت‌های طرف ایرانی را کاهش داده و حتی دستاوردها و ستانده‌های آن را افزایش دهد. در این قسمت به آن دسته از محورها و مفادی که امکان درج آنها در متن برجام وجود داشته، ولی غفلت هیأت ایرانی و یا تسامح و تساهل آنها مانع از بروز و ظهور آنها در متن توافق شده است، اشاره می‌شود.

1. عدم ذکر حقوق بالفعل و منجز جمهوری اسلامی ایران در چارچوب معاهده‌ی ان پی تی بر مبنای حقوق ناشی از عضویت ایران در این معاهده (30)
2. عدم ذکر حقوق مصرح در معاهده‌ی ان پی تی برای جمهوری اسلامی ایران حتی پس از «اجرای موفقیت‌آمیز توافق جامع» (31)
3. عدم ذکر «لغو» همه‌ی تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای» شورای امنیت، چند جانبه (اتحادیه‌ی اروپایی) و دو جانبه (امریکا و هر یک از اعضای اتحادیه‌ی اروپایی)، علی‌رغم تصریح توافق ژنو به لغو همه‌ی آنها (32)
4. عدم تأمین خواسته‌ی جمهوری اسلامی ایران برای لغو کامل تحریم‌ها، علی‌رغم اذعان طرف مقابل به تأمین همه‌ی مطالبات خود در زمینه‌ی هسته‌ای (33)
5. عدم تعبیه‌ی جایگاه برابر برای «ایران» و «طرف مقابل» در سازوکار حل و فصل اختلاف (34)
6. عدم اشاره به هیچ‌گونه استفاده از 3000 سانتریفیوژ IR2m موجود و ساخته شده در علمیات غنی‌سازی ایران
7. عدم اشاره به حقِ اِعمالی ایران برای غنی‌سازی 20 درصد به منظور استفاده در صفحه‌ی سوخت راکتور تحقیقاتی تهران (در صورت استنکاف طرف مقابل به مشارکت غیر مشروط برای ساخت سوخت در ایران و یا تحویل به هنگام و غیر مشروط سوخت مورد نیاز ایران)
8. عدم تعبیه‌ی سازوکار (تضمین) برای ایران به منظور اطمینان از پای‌بندی طرف مقابل و نیز هزینه‌مند کردن عدم پای‌بندی آن (جمعی یا فردی) به اجرای مفاد توافق جامع (بدون الغای برجام ) (35)
9. عدم هم زمانی انجام اقدام‎‌های هسته‌ای ایران با انجام اقدام‌های کاهش و یا تعلیق تحریم‌ها توسط 1+5 (36)
10. عدم تعیین تکلیف صریح «لغو تحریم‌های کنگره‌ی امریکا» (مهم‌ترین و بیشترین بخش تحریم‌های آمریکا)
11. پذیرش ورود موضوع تحقیق و توسعه‌ی غنی‌سازی در معامله‌ی هسته‌ای، علی‌رغم عدم ذکر آن در فهرست موضوعات قابل مذاکره در گام پایانی در توافق ژنو

پی‌نوشت‌ها:

1. «"اجرای موفقیت‌آمیز" توافق جامع ایران را قادر خواهد نمود تا به طور کامل از حق خود برای انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز طبق مواد ذی‌ربط معاهده‌ی ان پی تی برخوردار باشد.» (بند "د" از بخش مقدمه‌ی توافق جامع)، به عبارت دیگر، به دلالت تضمین، پیش از "اجرای موفقیت‌آمیز" توافق جامع، ایران از حقی برای انرژی هسته‌ای جهت مقاصد صلح‌آمیز برخوردار نخواهد بود.
2. حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، به طور عام ناشی از هویت ایران به عنوان یک کشور در عرصه‌ی بین‌المللی و به طور خاص ناشی از عضویت ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و معاهده‌ی ان پی تی است.
3. «"اجرای موفقیت‌آمیز" توافق جامع ایران را قادر خواهد نمود تا به طور کامل از حق خود برای انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز طبق مواد ذی‌ربط معاهده‌ی ان پی تی برخوردار باشد.» (بند "د" از بخش مقدمه‌ی توافق جامع)، «زمان احراز اجرای موفقیت‌آمیز» توافق جامع و «ویژگی‌ها و شاخص‌های احراز اجرای موفقیت‌آمیز» آن مبهم و نامشخص است.
4. مشخص نیست تا چه زمانی ایران اجازه خواهد داشت تا 696 سانتریفیوژ نسل یک را در فردو نگهداری نماید، چرا که اولاً؛ بر اساس مفاد بند 61 پیوست یک توافق جامع، تولید سانتریفیوژ برای تولید ایزوتوپ‌های پایدار مجاز نیست (اجازه‌ی ایران برای تولید سانتریفیوژ فقط منحصر به تأمین نیازهای «غنی‌سازی و R&D غنی‌سازی» مطابق برنامه‌ای که مورد تأیید 1+5 باشد) و ثانیاً؛ بر اساس مفاد بند 49 پیوست یک توافق جامع، راه تأمین سانتریفیوژهای خراب یا صدمه‌دیده‌ی تولید ایزوتوپ‌های، استفاده از ذخیره‌ی 696 ماشین مستقر در سایت فردو است. پس به مرور این ذخیره تهی خواهد شد، اما زمان آن مشخص نیست.
5. اجازه‌ی ایران مربوط است به فقط «آغاز» (و نه تکمیل)، آن هم محدود به «نصب» (و نه راه‌اندازی) «زیرساخت ضروری» (و نه همه‌ی زیرساخت‌های) مربوط به «سانتریفیوژ IR8» (و نه سانتریفیوژها و یا آبشار IR8) است.
6. میزان تولید، حداکثر معادل تعداد متوسط ماشین‌های خراب شده در ماه است.
7- اجازه برای تولید معدود از سانتریفیوژهای نسل اول صرفاً تا 10 سال ابتدایی «توافق جامع» معتبر است.
8. این اجازه‌ی معدود و محدود، مشروط است به کاهش میزان ذخیره سانتریفیوژهای IR1 به کمتر از 500 دستگاه
9. محدودیت کمی؛ تولید حداکثر 200 دستگاه در سال (فقط سال نهم) و محدودیت کیفی؛ عدم تولید روتور.
10. اجازه‌ی ایران برای تولید سانتریفیوژ مشروط است به وجود «نیاز» برای «غنی‌سازی و R&D غنی‌سازی». البته سازوکار احراز «لزوم برآورده ساختن این نیاز توسط غنی‌سازی در ایران» و اجازه‌ی ایران برای «عدم استفاده از ظرفیت خارجی برای تأمین این نیاز» مبهم است.
11. محدودیت کمی؛ تولید حداکثر 200 دستگاه در سال.
12. هیچ تصریحی درباره‌ی کف زمانی اجازه‌ی ایران برای تولید سانتریفیوژهای نسل 6 و نسل 8، پس از سال دهم در متن توافق جامع وجود ندارد، از این رو مشخص نیست که در چه زمانی پس از سال دهم ایران مجاز به تولید سالانه 200 دستگاه سانتریفیوژ از نسل‌های ششم و هشتم است، چرا که اگر قصد بر این بود که ایران مجاز است تا «بلافاصله» پس از سال دهم تولید سالانه 200 دستگاه از سانتریفیوژهای IR6 و IR8 را اجرایی نماید، باید تصریح می‌کرد که «در پایان سال دهم» یا «در آغاز سال یازدهم»، در حالی که چنین تصریحی در متن توافق جامع وجود ندارد. این در حالی است که در همین بند به ایران اجازه داده شده تا «در پایان سال هشتم» یعنی «آغاز سال نهم» بتواند سالانه 200 دستگاه سانتریفیوژ از نسل‌های 6 و 8 را (بدون روتور) تولید نماید.
13. این اجازه مشروط به وجود «نیاز» برای «غنی‌سازی و R&D غنی‌سازی» است. البته مبنای احراز نیاز و مرجع تشخیص نیاز در برجام مبهم و نامشخص است.
14. جایگزینی باید به صورت یک به یک باشد.
15. جایگزینی باید تحت نظارت غیر‌‌متعارف آژانس باشد.
16. اجازه‌ی ایران مشروط به احراز حداقل 7 شرط است. این شرط‌ها عبارت است از: «با حداقل تولید پولوتونیم»، «عدم تولید پلوتونیمِ مناسب ساخت سلاح اتمی در شرایط عادی»، «با حداکثر قدرت 20 مگاوات»، «تصویب مدل مفهومی بازطراحی و بازساخت توسط 1+5»، «اجرای بازطراحی و بازساخت مصوب 5+1 در ضمن مشارکت بین‌المللی»، «تعین اعضای مشارکت کننده در بازطراحی و بازساخت توسط 1+5» و «مشروط شدن نحوه‌ی همکاری اعضای 1+5 برای اجرای بازطراحی و بازساخت راکتور جدید در عرصه‌های اداری، قانونی، فنی و قانون‌گذاری به قوانین داخلی هر یک از آنها»
17. ایران در صورتی مجاز به ساخت سوخت برای راکتور تحقیقاتی تهران است که «امکان انعقاد یک قرارداد برای تأمین سوخت مورد نیاز توسط تأمین کننده خارجی نباشد».
18. ایران فقط مجاز به ساخت سوخت برای راکتور تحقیقاتی تهران و راکتور باز طراحی و بازسازی‌شده‌ی اراک است.
19. «"اجرای موافقیت‌آمیز" توافق جامع ایران را قادر خواهد نمود تا به طور کامل از حق خود برای انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز طبق مواد ذی‌ربط معاهده‌ی ان پی تی برخوردار باشد.» (بند "د" از بخش مقدمه‌ی توافق جامع)، بر این اساس تا پیش از اجرای موفقیت‌آمیز توافق جامع، ایران از حقوق ناشی از معاهده‌ی ان پی تی برخوردار نیست.
20. برخی از «فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی» که اکنون در اصفهان انجام می‌شود و بر اساس توافق باید به نطنز منتقل شود، عبارت است از: « AUC,UO2,UF4,UF6.
21. جز در موارد استاندارد آزمایشگاهی یا در دستگاه‌های با کاربرد نپتونیوم 237.
22. جز در موارد استاندارد آزمایشگاهی یا در دستگاه‌های با کاربرد نپتونیوم 237.
23. جز در موارد استاندارد آزمایشگاهی یا در دستگاه‌های با کاربرد نپتونیوم 237.
24. اقدام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عطای حق به آژانس برای راستی‌آزمایی عدم انجام فعالیت‌های مغایر با مفاد برجام، حوزه‌ی گسترده و غیر قابل کنترلی را برای نظارت، دسترسی و بازرسی آژانس باز می‌کند که حد و حدود آن را فقط آژانس می‌تواند تعیین کند و ایران هیچ مستمسکی برای مدیریت و کنترل این حق آژانس در اختیار ندارد.
25. با ذکر واژه‌ی «ماهیت»، آژانس می‌تواند فراتر از مأموریت ذاتی خود که نظارت بر مؤلفه‌های عینی و ملموس است، با موافقت ایران به عرصه‌ی فراعینی (از جمله نیت خوانی) نیز وارد شود.
26. طرف مقابل «منحصراً صلح‌آمیز بودن برنامه‌ی هسته‌ای ایران» را به عنوان مبنای کل فرآیند مذاکرات قرار داد و سپس خط قرمز «یک سال گریز هسته‌ای» را به عنوان معیار اعطای اجازه به ایران برای هر یک از فعالیت‌های هسته‌ای مطرح نمود که هر دو مبنا از سوی هیأت مذاکره کننده‌ی ایرانی درنظر و عمل پذیرفته شد.
27. علاوه بر ضابطه‌ی «عدم انحراف مواد هسته‌ای اعلام شده» بر اساس موافقت نامه‌ی پادمان و «فقدان مواد و فعالیت‌های اعلام نشده» بر اساس پروتکل الحاقی، ضابطه‌ی خاص برای ایران مبنی بر «حفظ همه‌ی مواد هسته‌ای ایران در فعالیت‌های صلح‌آمیز» در چارچوب توافق جامع تدوین شده است.
28. این سه شرط عبارت است از: «اجرای موفقیت‌آمیز توافق جامع»، «انطباق حقوق ایران با مواد و مفاد ذی‌ربط ان پی تی» و «هم‌سویی با تعهدات ایران در ان پی تی»
29. دلیل این امر واضح است، چرا که بر اساس مفاد برجام اولاً؛ پس از 10 سال از اجرای توافق جامع، ایران حق استفاده از سانتریفیوژهای IR1 را ندارد، ثانیاً؛ در هیچ مقطعی ایران حق استفاده از سانتریفیوژهای IR2m را ندارد، ثالثاً؛ هنوز سانتریفیوژهای IR2m توانایی خود را برای انجام غنی‌سازی صنعتی اثبات نکرده است، رابعاً؛ پس از 10 ایران نتوانسته سانتریفیوژهای IR6 و یا IR8 را به مرحله‌ی تولید صنعتی برساند (چون تا آن زمان هنوز مرحله‌ی تحقیق و توسعه‌ی این سانتریفیوژها به اتمام نرسیده است). پس ایران بدون در دست داشتن هیچ سانتریفیوژی که بتواند و مجاز باشد که غنی‌سازی کند، عملاً (داوطلبانه!) غنی‌سازی خود را با افتخار تعطیل خواهد کرد.
30. بر اساس توافق جامع «اجرای موفقیت‌آمیز توافق جامع، ایران را قادر خواهد ساخت...»، به عبارت دیگر تا پیش از «اجرای موفقیت‌آمیز توافق جامع»، ایران قادر نخواهد بود تا به طور کامل از «حق خود برای انرژی هسته‌ای جهت مقاصد صلح‌آمیز...» بهره ببرد. این در حالی است که در فروردین ماه 1391، رئیس جمهور امریکا در متنی که توسط معاون وزیر خارجه‌ی این کشور در گفتگوهای بغداد قرائت شد، بر حقوق هسته‌ای ایران بر اساس معاهده‌ی ان پی تی تصریح شده و به آن اذعان شده بود.
31. مقایسه‌ی عبارت مربوط به حقوق هسته‌ای کشورهای عضو معاهده‌ی ان پی تی در این معاهده با عبارت مندرج در توافق جامع نشان‌دهنده‌ی تعمد طرف مقابل برای انکار حقوق هسته‌ای ایران در معاهده‌ی ان پی تی است.
عبارت ماده‌ی 4 معاهده‌ی ان پی تی: "...right of all parties to the treaty to develop research, production and use of nuclear energy for peaceful purposes..."
و عبارت توافق جامع:
"..fully enjoy its right to nuclear energy for peaceful purposes..."
32. بر اساس توافق ژنو، امریکا و اتحادیه‌ی اروپا متعهد شده بودند که «همه‌ی تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای» و نه فقط «تحریم‌های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته‌ای» را «لغو» و نه «تعلیق» یا «متوقف» نمایند.
33. در چند نوبت و توسط چند تن از مقام‌های رسمی امریکا (از جمله وزیر خارجه و وزیر انرژی)، تصریح شد که در چارچوب توافق جامع همه‌ی راه‌های دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای (نطنز، فردو، اراک و تأسیسات اعلام نشده) بسته شده است.
34. در حالی که در جریان مذاکرات ایران در یک طرف و همه‌ی کشورهای امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و نیز اتحادیه‌ی اروپا در طرف دیگر بودند، ولی در سازوکار حل و فصل اختلاف ایران دارای یک جایگاه و رأی و هر یک از 7 عضو طرف مقابل نیز به تنهایی دارای یک جایگاه و یک رأی شده‌اند.
35. سازوکار «بازگشت‌پذیری تحریم‌ها»، تضمین عینی طرف مقابل (گروه 1+5 یا هر یک از اعضای آن) برای عدم تخلف ایران از مفاد توافق جامع، بدون الغای آن است.
36. بر اساس مفاد برجام، ایران برای دریافت جایزه‌ی کاهش تحریم‌ها، ملزم است تا در ابتدا تعهدات هسته‌ای مندرج در توافق جامع را انجام دهد. این تعهدات 80 مورد است که بیش از 40 مورد آن ایجابی است.

منبع مقاله :
کمیته علمی موسسه فرهنگی هنری راسخون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۶
0