برخی از عوارض مؤثر بر اقتصاد کشورها تکانههای اقتصادی دنیا است که پیش میآید؛ مثل همان چیزی که در این سالها پیش آمد و در برهههای دیگری پیش آمده که این تأثیر میگذارد برروی کشورها. من یکوقتی گفتم، رئیس یکی از کشورهای آسیای جنوب شرقی آمد و با من ملاقات کرد؛ در آن دورهای که در این منطقه آن شکست عجیب به وجود آمد؛ حرف او به من این بود، گفت شما فقط بدانید، ما در یک شب از یک کشور غنی تبدیل شدیم به یک کشور فقیر! یعنی اقتصاد غیر مقاوم اینجوری است.(۱۳۹۲/۱۲/۲۰)
استکبار جهانی و به طور ویژه آمریکا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران راههای مختلفی چون ، تحمیل جنگ، توطئه ، ترور وتحریم را ،علیه ملت ایران را پیموده و به نتیجه دلخواه خود نرسیده و اکنون بیش از قبل به فکر نفوذ در ابعاد فرهنگی، سیاسی و از جمله اقتصادی در ایران است.
آمریکاییها در نفوذ اقتصادی کهنهکار و دست بلندی دارند و تاریخ اقتصادی جهان بر این امر صحه میگذارد.
برای مثال ((شبیخون نیکسون» در تاریخ اقتصادی جهان ، نمونهای بارز از نفوذ آمریکایی هاست .
.آمریکاییها تعهد کرده بودند که هر که دلار آمریکا را به عنوان داراییاش نگهداری کند، در صورت مراجعه، به ازای هر 35 دلار یک اونس طلا تحویل وی میدهند. با این ترفند پول خود یعنی دلار را جهان روا و جهان قبول کردند. اما با سوء استفاده، اقدام به چاپ بیرویه دلار کردند و زمانی که دولتها و اشخاص خواستند دلارها را تحویل آمریکا دهند و طلا بگیرند، یکدفعه نیکسون در سال 1971وقتی مشاهده کرد دلار به سلطه ی خود در جهان دست یافته ، یکدفعه اعلام کرد که تعهد آمریکا برای تبدیل دلار به طلا خاتمه یافته و عهد شکستند...
بحران آسیای جنوب شرقی در سال 1998 را نمونهگیری از نفوذ اقتصادی آمریکاییها ست
در شرایطی که خیلی افراد پیوند اقتصادی کشورهای آسیای جنوب شرقی با اقتصاد آمریکا را عامل رشد این کشورها میدانستند برخی سرمایه داران خاص آمریکایی با خروج سرمایههای پولی و مالی خود از بازارهای آسیای جنوب شرقی این کشورها را با بحران مالی و اقتصادی مواجه کردند و جالب آنجا بود که وقتی این کشورها به نهادهای پولی و مالی جهانی که تحت سیطره و نفوذ آمریکاییها است مراجعه میکردند، اینها برای اعطای وام به دولتهای بحران دیده، شرطهایی میگذاشتند که یکی از آنها انتخاب وزرای اقتصاد و رؤسای بانک مرکزی باب میل آمریکاییها و غربیها بود.
«ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی - که بسیار هم آدم پُرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود - به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند، و زلزله ی اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایه دار صهیونیستی و بعد سرمایه دارهای دیگر، با بازیهای بانکی و پولی توانستند چند تا کشور را به ورشکستگی بکشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخه های اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را عمل بکند، همین طور هم خواهد شد. ( بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان ۱۳۸۵/۸/۱۸)
آمریکاییها از فرصت خصوصیسازی در برخی از کشورها استفاده کرده و در مراکز حساس و استراتژیک صنعتی و اقتصادی آنها نفوذ کردند . با نام شرکت های اقتصادی ، فروشگا ه و هایپر مارکت قرار داد های اقتصادی می بندند ولی غیر مستقیم دست به فعالیت های فرهنگی و سیاسی می زنند ، اینها راه نفوذ و جاسوسی برای دولتهای استکباری بهخصوص امریکاست.
آمریکایی ها در حوزه علمی نیز برای پروژه نفوذ برنامه ریزی کردند.
به عنوان مثال سفر یک تیم دانشگاهی از دانشگاه بال آمریکا و چند دانشگاه آمریکایی دیگر به ایران که در سکوت خبری صورت گرفت .
تسهیل اعطای بورسیه به دانشجویان ایرانی – رونق دهی به انرژی پاک – نشست های علمی دانشمندان ایرانی ، اروپایی و آمریکایی تحت عنوان دیپلماسی علمی – طرح های زیست محیطی در دریاچه ارومیه و معضل آلودگی هوا از جمله مسیر های نفوذ در این زمینه ها می باشد.
برای همین نباید خوشبین باشیم و دل خوش کنیم که حالا همه چیز خوب است و این حضورها و واردات مختلف میتواند باعث رونق کشور شود.
إلى جمیع الشباب فی أوروبا وأمریکا الشمالیة |
21/01/2015 | |
بسم الله الرحمن الرحیم إن الأحداث الأخیرة فی فرنسا وما شابهها فی بعض الدول الغربیة أقنعتنی أن أتحدّث إلیکم مباشرة. أنتم تعلمون جیداً أن التحقیر و إیجاد حالة النفور والرهاب الموهوم من الآخرین تشکل أرضیة مشترکة لکل تلک الإستغلالات الظالمة. أرید الآن أن تسألوا أنفسکم لماذا استهدفت سیاسة نشر الرعب والنفور القدیمة الإسلام والمسلمین بقوة وبشکل لا سابقة لها؟ لماذا یتّجه نظام القوة والسلطة فی عالمنا الیوم نحو تهمیش الفکر الإسلامی وجرّه الى حالة الإنفعال؟ هل هناک مفاهیم وقیم فی الإسلام تزاحم برامج ومشاریع القوى الکبرى وما هی المنافع التی تتوخاها هذه القوى من وراء طرح صورة مشوّهة وخاطئة عن الإسلام. ولهذا فإن طلبی الأوّل منکم أن تتساءلوا وتتحروا عن عوامل هذا التعتیم الواسع ضد الإسلام. الأمر الثانی الذی أطلبه منکم أن تقوموا کردِّ فعلٍ لسیل الإتهامات والتصورات المسبقة والإعلام السلبی وأن تسعوا لتکوین معرفة مباشرة ودونما واسطة عن هذا الدین. إن المنطق السلیم یقتضی أن تدرکوا حقیقة الأمور التی یسعون لإبعادکم عنها وتخویفکم منها فما هی وما هی أبعادها وحقیقتها؟ أنا لا أصرّ علیکم أن تقبلوا رؤیتی أو أیة رؤیة أخرى عن الإسلام، لکنی أدعوکم ألّا تسمحوا أن یستفید هؤلاء من الإدعاءات المرائیة للإرهابیین العملاء لهم وتقدیمهم لکم بإعتبارهم مندوبی الإسلام. علیکم أن تعرفوا الإسلام من مصادره الأصیلة ومنابعه الأولى. تعرّفوا على الإسلام عبر القرآن الکریم وسیرة الرسول الأعظم (صلّى الله علیه وآله وسلّم). وأودّ هنا أن أتساءل: هل راجعتم قرآن المسلمین مباشرة؟ هل طالعتم أقوال رسول الإسلام(صلّى الله علیه وآله وسلّم) وتعالیمه الإنسانیة والأخلاقیة؟ هل اطلعتم على رسالة الإسلام من مصدر آخر غیر الإعلام؟ هل سألتم أنفسکم کیف استطاع الإسلام ووفق أیة قیم طوال قرون متمادیة أن یقیم أکبر حضارة علمیة وفکریة فی العالم وأن یربی أفضل العلماء والمفکرین؟ أطالبکم ألّا تسمحوا لهم بوضع سدّ عاطفی واحساسی منیع بینکم و بین الواقع عبر رسم صورة سخیفة کاذبة عن الإسلام لیسلبوا منکم إمکانیة الحکم الموضوعی. والیوم حیث نرى أن أجهزة التواصل اخترقت الحدود الجغرافیة، علیکم ألّا تسمحوا لهم أن یحاصروکم فی الحدود الذهنیة المصطنعة، وإن کان من غیر الممکن لأی أحد أن یملأ الفراغات المستحدثة بشکل فردی ولکن کلاً منکم یستطیع هادئاً لتوعیة نفسه وبیئته أن یقیم جسراً من الفکر والإنصاف على هذه الفراغات. إن هذا التحدی المبرمج من قبل لنوع العلاقة بین الإسلام وبینکم أنتم الشباب أمر مؤلم، لکن بإمکانه أن یثیر تساؤلات جدیدة فی ذهنکم الوقاد والباحث. إن سعیکم لمعرفة الأجوبة على هذه التساؤلات یشکل فرصة سانحة لکشف الحقائق الجدیدة أمامکم، وعلیه یجب أن لا تفوتوا هذه الفرصة للوصول الى الفهم الصحیح ودرک الواقع دون حکم مسبق؛ ولعلّه من آثار تحملّکم هذه المسؤولیة تجاه الواقع، أن تقوم الأجیال الآتیة بتقییم هذه الفترة من تاریخ التعامل الغربی مع الإسلام، بألمٍ أقل زخماً ووجدانٍ أکثر اطمئناناً. السید على الخامنئی |
Mensaje del gran líder los estudiantes en general de Europa y Norte América |
22-01-2015 | |
En el nombre de Dios, el Clemente el Misericordioso A los estudiantes en general de Europa y Norte América: Los sucesos últimos en Francia y en otros países occidentales me convencieron para que hable directamente con vosotros, jóvenes, sobre estos sucesos. No porque quiera dejar de lado a sus padres y madres, sino porque veo el futuro de la Nación y su tierra en sus manos y también veo en ustedes y vuestros corazones el sentimiento de la búsqueda de la verdad más viva e inteligente. En este mensaje no hablo con vuestros políticos y gobernantes. Creo que ellos conscientemente han separado el camino de la veracidad y lo correcto del camino de la política. Mi palabra con vosotros es sobre el Islam y en especial sobre la imagen y rostro que os presentan del Islam. Desde hace dos décadas antes, quiere decir casi después del derrumbamiento de la Unión Soviética, se han esforzado mucho para que esta gran religión se vea como un enemigo monstruoso. El sentimiento del miedo, del odio y el aprovecharse para movilizarlos desgraciadamente tiene un antecedente extenso en la historia política de Occidente. No quiero enumerar en este lugar a los diferentes miedos que han infundido en las naciones occidentales. Ustedes mismos con un breve repaso a las últimas investigaciones críticas sobre la historia ven que han reprochado los revisionistas las actitudes no veraces e insensatas de los gobiernos occidentales con otras culturas y civilizaciones del mundo. La historia de Europa y América esta avergonzada de la esclavitud. Desde la época del colonialismo esta cabizbajo y lo mismo está por la opresión a los negros y los no cristianos. Vuestros investigadores e historiadores se lamentan profundamente por los derramamientos de sangre en nombre de la religión entre católicos y protestantes y a nombre de los nacionalismos y etnias en la primera y segunda guerra mundial. En sí mismo estos sentimientos son elogiables y mi objetivo al repetir este largo índice no es reprochar la historia sino que quiero de vosotros que pregunten a sus intelectuales por qué la conciencia general en Occidente debe despertar y ser informado con un retraso de diez años y a veces de cientos de años. ¿Por qué la revisión en la conciencia general debe relacionarse con el pasado lejano y no a los asuntos del día? ¿Por qué en un tema tan importante como la manera del encuentro con la cultura y el pensamiento islámico se niegan a que la gente tenga una información general y correcta? Vosotros sabéis perfectamente que humillar y crear odio y miedo imaginario con respecto a otro siempre ha preparado el terreno para los beneficios opresores. Ahora yo quiero que se pregunten a sí mismos, ¿Por qué la política antigua de crear miedo y odio con una fuerza sin antecedentes ha tomado como objetivo al Islam y a los musulmanes. ¿Por qué la estructura del poder en el mundo actual quiere que el pensamiento islámico sea colocado en el margen y en una actitud pasiva?
¿Qué contenidos y valores existen en el Islam que perturban al programa de los grandes poderes y que beneficios tendrán en la sombra de deformar el rostro del Islam? Entonces mi primero pedido a vosotros es que pregunten e investiguen sobre los motivos de esta actitud negativa contra el Islam. Mi segundo pedido es que en reacción a este diluvio de propagandas negativas y prejuicios traten de obtener directamente y sin intermediario el conocimiento de esta religión. Una lógica sana exige que al menos sepáis qué es y qué esencia tiene el Islam que os atemorizan y os hacen escapar de ello. Yo no insisto que acepten mi punto de vista o el de otro en el Islam, sino que les digo que esta realidad fluyente y activa en el mundo actual no os sea presentada con los objetivos contaminados. No permitáis que ostentosamente se presenten a vosotros a los terroristas empleados y mercenarios como representantes del Islam. Conozcan el Islam de las fuentes genuinas y de primera mano. Conozcan al Islam por el camino del Qoran y la vida del gran profeta del Islam. En este momento quiero preguntarles, ¿acaso vosotros mismos habéis recurrido directamente al Sagrado Corán de los musulmanes? ¿Acaso han estudiado actitudes del profeta del Islam con otras personas y sus enseñanzas humanas y morales? ¿Acaso hasta hoy han recibido el mensaje del Islam de otras fuentes distintas a los medios de comunicación? ¿Acaso se han preguntado a sí mismos ¿cómo y en base a qué valores fue que el Islam desarrollo a lo largo de los siglos la más grande civilización científica y racional en el mundo? educando a los más elevados científicos y pensadores? Yo pido a vosotros que no permitáis que mostrando una cara desagradable del Islam, crean un obstáculo sentimental entre vosotros y la realidad, quitándoles la posibilidad de poseer un juicio imparcial. Hoy, que los medios de comunicación han roto fronteras geográficas, no permitáis que os encierren dentro de las fronteras mentales y falsificadas. Si bien nadie puede en forma individual llenar las grietas realizadas pero cada uno de vosotros puede construir un puente de pensamiento y equidad sobre estas grietas con la intención de aclarar a sí mismos y al ambiente alrededor. Este obstáculo que fue planeado de antemano entre vosotros jóvenes y el Islam aunque es desagradable pero puede crear nuevos interrogantes en vuestra mente curiosa y buscadora. Hacer el esfuerzo para encontrar las respuestas a estas preguntas les otorga una oportunidad beneficiosa para descubrir nuevas verdades. Entonces no pierdan esta oportunidad para comprender correctamente sin perjuicios al Islam, quizás por la bendición de su compromiso ante la verdad, Las generaciones venideras que escribirán esta parte de la historia acerca del comportamiento de Occidente con el Islam lo hagan con menos molestia y con una conciencia más tranquila. Sayyed ALI jamenei 1/11/1393 21/1/2015 |
To the Youth in Europe and North America |
21/01/2015 | |
Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran In the name of God, the Beneficent the Merciful To the Youth in Europe and North America, The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts. I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth. I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West. Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies. The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable. By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought? You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the “other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading “phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam. My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from. I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam. Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media? Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries? I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders. Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths. Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment. Seyyed Ali Khamenei 21st Jan. 2015 |
An alle jungen Menschen in Europa und Nordamerika! |
21-01-2015 | |
Botschaft des Oberhauptes der Islamischen Republik Iran Ajatollah Seyyed Ali Khamenei
Im Namen Gottes, des Allerbarmers, des Begnadenden
An alle jungen Menschen in Europa und Nordamerika! Die jüngsten Ereignisse in Frankreich und ähnliche Vorfälle in einigen anderen westlichen Ländern haben mich davon überzeugt, dass ich euch direkt diesbezüglich ansprechen sollte. Ich wende mich an euch junge Menschen, nicht um eure Eltern außer Acht zu lassen, sondern deshalb, weil ich die Zukunft eures Volkes und eurer Heimat in euren Händen liegen und in euren Herzen ein vitaleres und sensibleres Verlangen nach der Wahrheit sehe. Mit diesen Zeilen wende ich mich auch nicht an eure Politiker und Regierungsverantwortlichen, denn ich bin mir sicher, dass sie bewusst den Weg der Politik von dem Weg der Aufrichtigkeit und Rechtschaffenheit getrennt haben. Ich spreche zu euch über den Islam und insbesondere über das Bild, dass sie euch vom Islam vorlegen. Seit zwei Jahrzehnten, d.h. ungefähr nach dem Zerfall der Sowjetunion, hat es zahlreiche Bestrebungen gegeben, diese große Religion als einen beängstigenden Feind darzustellen. Die Heraufbeschwörung von Angst und Ablehnung und deren Missbrauch blicken bedauerlicherweise auf eine lange Vergangenheit in der politischen Geschichte des Westens zurück. Ich möchte hier nicht auf die verschiedenen Ängste, die bislang den westlichen Völkern eingeflößt worden sind, eingehen. Ihr selber könnt mit einem kurzen Blick auf die jüngsten kritischen Geschichtsstudien erkennen, dass in der neuen Geschichtsbeschreibung das unaufrichtige und betrügerische Verhalten westlicher Staaten gegenüber anderen Völkern und Kulturen auf der Welt gerügt worden ist. Die Geschichte Europas und Amerikas schämt sich wegen dem Skalventum. Sie schaut verlegen wegen der Kolonialzeit und wegen dem Unrecht an Farbigen und Nicht-Christen zu Boden. Eure Forscher und Historiker erklären aufrichtig, dass sie sich wegen des Blutvergießens schämen, welches im Namen der Religion zwischen Katholiken und Protestanten oder im Namen der Nationalität und der Volkszugehörigkeit im Ersten und Zweiten Weltkrieg geschehen ist. Dieses Geständnis verdient von Natur aus Anerkenung. Ich will auch gar nicht die Geschichte tadeln, wenn ich einen Ausschnitt aus dieser langen Liste nenne, sondern ich möchte, dass ihr eure Intellektuellen fragt, warum das kollektive Gewissen im Westen immer erst mit einer Verzögerung von mehreren Jahrzehnten und manchmal mehreren Jahrhunderten aufwacht. Warum ist die Korrektur des kollektiven Gewissens immer auf die weit zurückliegende Vergangenheit gerichtet und nicht auf die aktuellen Probleme? Warum wird in wichtigen Dingen wie der Begegnung mit der islamischen Kultur und Denkweise eine allgemeine Informiertheit verhindert? Ihr wisst ja, dass Herabsetzung und Hervorrufung von Hass und fiktiver Angst gegenüber „Anderem" die Grundlage für alle ungerechten Bestrebungen nach Profit und Vorteilen ist. Nun möchte ich, dass ihr euch selber fragt, warum diesmal die alte Politik der Angstmache und Verbreitung von Hass in einem derartig beispiellosen Ausmaß den Islam und die Muslime ins Visier genommen hat? Warum ist das internationale Machtsystem von heute bestrebt, das islamische Denken an den Rand und in die Passivität zu drängen? Welche Sinngebungen und Werte gibt es denn beim Islam, die dem Konzept der Großmächte in die Quere kommen, und welche Interessen werden durch die falsche Darstellung des Islams denn gedeckt? Meine erste Bitte lautet daher, dass ihr nach den Motiven dieser großangelegten Schwarzmalerei über den Islam forscht. Meine zweite Bitte ist die, dass ihr gegenüber der
Flut von Vorurteilen und Hetzpropaganda, versucht, euch direkt und
unmittelbar mit dieser Religion vertraut zu machen. Der gesunde Verstand
befiehlt, dass ihr zumindest wisst, wovor ihr flieht und euch fürchtet
und von welcher Beschaffenheit es ist. Ich bestehe nicht darauf, dass
ihr meine oder irgendeine andere Deutung des Islams akzeptiert. Ich sage
nur: Lasst nicht zu, dass euch, ausgehend von böswilligen und
schmutzigen Motive, diese lebendige und die heutige Welt beeinflussende
Wahrheit präsentiert wird. Gestattet nicht, dass sie euch heuchlerisch
die Terroristen, die sie selber angeheuert haben, als Repräsentanten des
Islams vorstellen. Lernt den Islam über die echten Quellen und die
Quellen aus erster Hand kennen. Werdet mit dem Islam durch den Koran und
die Biografie ihres großen Propheten vertraut. Ich bitte euch nicht zuzulassen, dass sie durch
abwertende und einfältige Maskenbilder zwischen euch und der Wahrheit
eine gefühlsgeladene Trennmauer errichten und euch die Möglichkeit
rauben, sich unvoreingenommen ein Urteil zu bilden. Dieser bewusst vorausgeplante Konflikt zwischen dem Islam und euch jungen Menschen ist nicht angenehm , aber er kann eurem wissbegierigen und suchenden Geist neue Denkaufgaben geben. Durch Bemühung um eine Antwort auf diese Fragen tut sich vor euch eine wertvolle Gelegenheit zur Entdeckung neuer Wahrheiten auf. Deshalb lasst diese Gelegenheit für das richtige und vorurteilfreies Islamverständnis nicht aus der Hand gleiten. Vielleicht werden dann dank eures Verantwortungsbewusstseins gegenüber der Wahrheit die kommenden Generationen weniger beschämt und mit einem ruhigeren Gewissen über diesen Abschnitt der Geschichte der Beziehungen des Westens zum Islam schreiben können. Seyyed Ali Khamenei |
Aux jeunes d'Europe et d'Amérique du Nord |
21/01/2015 | |
Grâce au nom de Dieu, Clément et Miséricordieux
Les
événements récents survenus en France ainsi que d'autres faits
similaires dans certains pays occidentaux m'ont convaincu de vous écrire
ce message. J'ai choisi de m'adresser à vous directement non pas par
une volonté délibérée d'ignorer vos parents, mais parce que le futur de
vos pays est entre vos mains, et que la quête et recherche de la vérité
anime davantage vos cœurs. De même, je ne cherche pas ici à m'adresser
aux responsables politiques car je pense qu'ils ont, de façon
consciente, séparés les chemins de la politique de ceux de l'honnêteté
et de la franchise. Seyyed Ali Khamenei |
تاریخ اسامی تحریم شدگان ادعای آمریکا برای تحریم
21آذر 92 4شرکت خارجی و 5نهاد ایرانی. خزانه داری آمریکا اعلام کرد این شرکت ها از برنامه هسته ای ایران حمایت می کنند
4بهمن 92 وضع جریمه 152میلیون دلاری به بانک کلیراستریم آلمان به دلیل داشتن مراودات بانکی با ایران
8بهمن 92 بانک روسی «بانک ماسکوا» 9٫4میلیون دلار جریمه شد نقض تحریم های یک جانبه واشنگتن علیه ایران
17بهمن 92 18شرکت و 14فرد ایرانی نقض تحریم های نقل و انتقال مالی و فروش نفت
17بهمن 92 یک شهروند تبعه ترکیه تلاش برای دستیابی به مهندسی معکوس یک قایق تندروی جنگی برای ایران
17بهمن 92 چند تن از اعضای سپاه پاسداران حمایت از گروه های شبه نظامی
9اردیبهشت 93 8شرکت چینی و 2شرکت در دبی دور زدن تحریم ها و مبادلات تجاری با ایران
19تیر 93 جریمه 500میلیون دلاری از کومرتس بانک، دومین بانک بزرگ آلمان به دلیل نقض تحریم که البته هنوز نهایی نشده
به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، دستگاه دیپلماسی کشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملی و سرمایه ملی ایرانیان خواندند و ضمن تبیین ویژگی های دیپلماسی ایرانی و ضرورت دیپلماسی فعال و هوشمند در دوران بسیار مهم گذر به نظم جدید جهانی سخنان مهمی را در بی فایده بودن تعامل با امریکا بیان کردند.
ایشان در تبیین اهمیت کار دیپلماسی افزودند: یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال
می تواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه
بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمی شود و
این واقعیت نشان دهنده وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعه مدیریت یک
کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای رویدادهای چندین سال اخیر در منطقه را نشان دهنده
واقعیت یاد شده خواندند و خاطرنشان کردند: قدرتهایی تلاش کردند با زور و
اسلحه منافع خود را تأمین کنند که ناکام ماندند اما کسانی با ظرافت،
هوشمندی و تحرک، توانستند منافع خود را بخوبی تأمین کنند.
رهبر انقلاب، وزارت خارجه را ارتش منظم دیپلماسی کشور خواندند و افزودند:
در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه به عنوان
یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.
ایشان در تشریح شروط و لوازم یک دیپلماسی موفق، بر ضرورت تعیین دقیق و
صریح هدفها تأکید کردند و افزودند: برخی اهداف آرمانهای بزرگ و ملی هستند،
برخی راهبردی و منطقه ای به شمار می روند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی هستند
که این اهداف در همه سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همه ی عناصر فعال در
دیپلماسی در ستاد و صف، وظایف خود را بخوبی بدانند.
حضرت آیت الله خامنه ای «سازماندهی مناسب» را شرط دوم دیپلماسی موفق
برشمردند و افزودند: این سازماندهی باید با نگاه به اهداف و با توجه به
قابلیتها انجام شود.
رهبر انقلاب برخورداری از عناصر با صلاحیت را شرط دیگر یک دیپلماسی موفق دانستند.
ایشان در تبیین مفهوم «صلاحیت های دیپلماتیک»، عناصری همچون «هوش و مهارت
دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری»، و
«پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را مورد اشاره قرار دادند.
رهبر انقلاب در تبیین هوش دیپلماتیک افزودند: این ویژگی انسان را قادر می
سازد اهداف و حرکات طرفهای مقابل را در مذاکرات و تعاملات پیش بینی کند و
حرکات خود را با توجه به آنها، برنامه ریزی و عملیاتی سازد.
حضرت آیت الله خامنه ای «مهارت دیپلماتیک» را استفاده به موقع و به جا از
انعطاف و اقتدار معنا کردند و افزودند: معنای دیگر این ویژگی نرمش
قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی (ع) پرشکوه ترین نمونه تاریخی آن به
شمار می رود.
ایشان افزودند: نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که
نمونه ی آن در مسابقه کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن
حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود بکار
نگیرد قطعاً شکست می خورد اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده
قرار دهد پشت حریف را بخاک می نشاند.
رهبر انقلاب همچنین در بیان «پایبندی عمیق و صادقانه به آرمانها و اهداف»
خاطرنشان کردند: اگر کسی بدون ایمان و باور عمیق به اهداف، در عرصه
دیپلماسی فعال باشد قطعاً نمی تواند موفق شود.
حضرت آیت الله خامنه ای با تشبیه عرصه دیپلماسی به میدان جنگ افزودند:
واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه پنجه انداختن است و اگر کسی بدون
اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت
شکست خواهد خورد.
تحرک فراوان و بی وقفه شرط دیگری بود که رهبر انقلاب در تشریح لوازم دیپلماسی موفق به آن پرداختند.
ایشان افزودند: تحرک بالا لازمه لاینفک دیپلماسی است و باید مورد توجه جدی قرار داشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان در جمع وزیر خارجه و فعالان
عرصه دیپلماسی کشور، دوران فعلی را دوران گذر به یک نظم جدید جهانی ارزیابی
و خاطرنشان کردند: در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، افریقا
و امریکای لاتین وارد عرصه شده اند و در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید
پیش رو، تثبیت کنند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در این دوران، دیپلماسی قوی و کارآمد اهمیت
مضاعفی می یابد و به همین علت، امروز کار وزارت خارجه از گذشته حساس تر
است.
ایشان افزودند: اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال،
هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین
ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود
وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.
«شکار فرصتها و استفاده صحیح از آنها»، نکته دیگری بود که رهبر انقلاب به مسئولان دیپلماسی کشور خاطرنشان کردند.
ایشان افزودند: تحولات منطقه ای و جهانی، بسیار سریع است و باید بطور آنی،
آنها را رصد کرد و با تحرک بالا، هر حادثه و رویدادی را بلافاصله تحلیل
کرد و با درک نسبت آن با اهداف و آرمانها، موضع خود را در قبال آن مشخص
نمود.
سخنان رهبر انقلاب در جمع مسئولان دستگاه دیپلماسی با تمرکز بر اهداف و
سیاستهای کلانی ادامه یافت که باید بطور دائم مد نظر مسئولان سیاست خارجی
باشد.
ایشان در همین زمینه، «به کرسی نشاندن منطق جمهوری اسلامی» یعنی
مردمسالاری دینی را هدفی بزرگ برشمردند و تأکید کردند: در این مسئله بدون
انفعال وارد شوید چرا که این هدف بخصوص در منطقه اسلامی، کاملاً قابل تحقق
است.
رهبر انقلاب برجسته کردن ویژگی ها و ممیزات دیپلماسی ایرانی در جهان را از دیگر اهداف مهم دست اندرکاران سیاست خارجی برشمردند.
ایشان افزودند: پایبندی به موازین شرع در رفتارهای فردی و اجتماعی و در
محافل دیپلماتیک، و نترسیدن از هیبت و تشر قدرتهای بزرگ از جمله امریکا،
ویژگی خاص دیپلماسی ایرانی است و باید مورد توجه جدی باشد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: نهراسیدن از قدرتهای سلطه گر، بعد از انقلاب،
به خصوصیت بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده که این ویژگی هم در
دل ملتها جاذبه ایجاد کرده و هم سیاستمداران دنیا را چه بگویند و چه پنهان
کنند به تعظیم و تجلیل وا داشته است.
حضرت آیت الله خامنه ای، «دفاع صریح، قاطع و واقعی از مظلوم» را از دیگر
ویژگی های دیپلماسی ایرانی معرفی کردند و افزودند: این خصوصیت در تمام
سالهای بعد از انقلاب، در دفاع از ملت و مبارزین فلسطینی و لبنانی و موارد
مشابه دیگر، جلوه داشته است.
رهبر انقلاب، «مخالفت جدی با نظام سلطه» را از خصوصیات آشکار سیاست خارجی
جمهوری اسلامی برشمردند و افزودند: مسئولان ما با شهامت و بدون رودربایستی
با حضور سلطه گران و بویژه امریکا در هر جای جهان، مقتدرانه مخالفت کرده و
می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای «تأمین منافع ملی» را از اهداف مشترک همه
دستگاههای دیپلماسی جهان خواندند و افزودند: در دیپلماسی ایرانی، علاوه بر
تلاش برای تأمین منافع ملی، «حفظ سرمایه ملی»، بسیار مهم است، چرا که اگر
سرمایه ملی از دست برود دستگاه دیپلماسی بدون پشتوانه می شود و منافع ملی
نیز قابل تأمین نخواهد بود.
رهبر انقلاب «هویت ملی، اسلامی، انقلابی و تاریخی» را سرمایه ملی ایرانیان
خواندند و خاطرنشان کردند: استقلال برآمده از انقلاب اسلامی، دین، ملت
مؤمن، جوانان انقلابی، سخن قاطع در مقابل زیاده خواهان، دانشمندان، نخبگان و
فعالیتهای علمی از جمله عناصر سرمایه ملی هستند که باید در عرصه دیپلماسی
حفظ شوند تا منافع ملی هم تأمین شود.
حضرت آیت الله خامنه ای بخش پایانی سخنانشان را در این دیدار به موضوع تعامل با جهان اختصاص دادند.
ایشان با تأیید سخنان دو روز قبل رئیس جمهور در جمع سفیران و کارداران
درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم
صهیونیستی و امریکا.
حضرت آیت الله خامنه ای با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با
امریکا تأکید کردند: رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد
خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام
عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟!
ایشان افزودند: عده ای اینجور وانمود می کردند که اگر با امریکایی ها دور
میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می شود، البته ما می دانستیم
اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات
کرد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا
هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای
که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و
مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه
لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در
جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.
رهبر انقلاب افزودند: البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها،
جوابهای قوی تر و گاهی گزنده تر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره
برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند.
رهبر انقلاب در همین زمینه، افزایش تحریم ها را مورد اشاره قرار دادند و
گفتند: امریکایی ها نه تنها دشمنی ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم
افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید
است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است.
ایشان افزودند: البته در زمینه ادامه مذاکرات هسته ای، منع نمی کنیم و
کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند
دنبال می شود اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم
نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی
آنها ندارد و بدون فایده است.
رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با امریکایی ها افزودند: این
کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها
با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می
دهند.
ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با امریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان، تعامل با رژیم صهیونیستی را
موضوعاً منتفی خواندند و درباره امریکایی ها هم گفتند: تا وقتی وضع کنونی
یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران
ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.
رهبر انقلاب به افزایش نفرت ملتها از امریکا بخاطر هم دستی با جنایات
صهیونیستها در غزه اشاره کردند و افزودند: هیچ کس در دنیا نیست که امریکایی
ها را از مشارکت با جنایات و نسل کشی رژیم «غاصب، گرگ صفت، قاتل، کافر و
ظالم صهیونیست» در غزه مبرا بداند، بنابراین امریکایی ها اکنون در موضع ضعف
بیشتری قرار دارند.
رهبر انقلاب در اشاره به اوضاع این روزهای مردم مظلوم غزه تأکید کردند:
منطق فلسطینی ها در قضیه آتش بس درست است. آنها می گویند قبول آتش بس به
معنای این است که رژیم خونخوار و درنده صهیونیست هر فاجعه ای خواست
بیافریند و بعد بدون هیچ تاوانی، اوضاع به روز قبل از حمله یعنی محاصره
شدید و ادامه فشارها برگردد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: همانگونه که فلسطینی ها می گویند، برای
این همه جنایت، باید تاوانی وجود داشته باشد که پایان محاصره غزه است و هیچ
انسان منصفی نمی تواند این خواسته بر حق را نفی کند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان درباره اوضاع عراق هم گفتند:
انشاءالله با تعیین نخست وزیر جدید عراق، گره کارها باز و دولت تشکیل می
شود تا بتواند کار کند و به کسانی که قصد فتنه در عراق داشته و دارند درس
خوبی بدهد.
ایشان همچنین با آرزوی توفیق برای مسئولان و فعالان دستگاه دیپلماسی
افزودند: بطور دائم از خداوند متعال برای وزیر خارجه عزیز و همکارانشان طلب
توفیق می کنم.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان
با بیان گزارشی از همایش سفرا و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در
خارج از کشور، هدف از برگزاری این همایش را تبادل نظر و همفکری، تنظیم
سیاست خارجی بر اساس اسناد بالادستی، و بهره جویی از رهنمودهای رهبر معظم
انقلاب اعلام کرد.
وی با قدردانی از حمایت های رهبر معظم انقلاب اسلامی، مقطع کنونی را پیچ
ویژه تاریخی خواند و گفت: سیال بودن صحنه ی بین الملل، متکثر شدن منابع
قدرت و امکان تاثیرگذاری بازیگران جدید از جمله ویژگی های کنونی جهان و
منطقه است.
آقای ظریف، وظیفه دستگاه سیاست خارجی را استفاده از فرصت های استثنایی پیش
آمده در داخل و خارج توصیف و تاکید کرد: قدرت معنایی جمهوری اسلامی در حال
حاضر بر اساس گفتمان امام و رهبری، مردم سالاری دینی و آرمانگرایی واقع
بینانه، ایران را به ثبات داخلی رسانده و با تبدیل جمهوری اسلامی به قدرت
منطقه ای، از سرمایه مقاومت و گسترش اسلام خواهی در منطقه بهره مند کرده
است.
وی با اشاره به وظیفه وزارت امور خارجه به عنوان دیده بان نظام، خاطرنشان
کرد: ما مصمم هستیم سیاست خارجی طراحی شده از سوی رهبر معظم انقلاب را به
بهترین وجه اجرا کنیم و در اجرای آن، به قدرت لایزال و برتر الهی اعتماد
داریم، و هیچ قدرتی را ابرقدرت نمی دانیم.
آقای ظریف همچنین گفت: به قدرت ملی و توان کارشناسی خود باور داریم و بر اساس این باور در مقابل قدرتهای ظاهری مغلوب نخواهیم شد.
به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاست های کلی «جمعیّت» را که براساس بند یک اصل 110 قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.
متن ابلاغیه رهبر انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با
عنایت به اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی؛ و با توجه به پویندگی،
بالندگی و جوانی جمعیّت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت
جبران کاهش نرخ رشد جمعیّت و نرخ باروری در سالهای گذشته، سیاستهای کلی
جمعیّت ابلاغ میگردد. با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیّت در پیشرفت
کشور، لازم است برنامهریزیهای جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
کشور متناسب با سیاستهای جمعیّتی انجام گیرد. همچنین ضروری است با هماهنگی
و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاههای ذیربط در این زمینه، اقدامات
لازم با دقّت، سرعت و قوّت صورت گیرد و نتایج رصد مستمر اجرای سیاستها
گزارش شود.
سیّدعلی خامنهای
30/اردیبهشت/1393
بسماللهالرّحمنالرّحیم
«سیاستهای کلی جمعیّت»
1- ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی.
2-
رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن
ازدواج و حمایت از زوجهای جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینههای
زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
3- اختصاص تسهیلات مناسب برای
مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمهای هزینههای زایمان و
درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذیربط.
4-
تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزشهای عمومی در باره
اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش مهارتهای زندگی و
ارتباطی و ارائه خدمات مشاورهای بر مبنای فرهنگ و ارزشهای اسلامی-
ایرانی و توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی، خدمات بهداشتی و درمانی و
مراقبتهای پزشکی در جهت سلامت باروری و فرزندآوری.
5- ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.
6-
ارتقاء امید به زندگی، تأمین سلامت و تغذیه سالم جمعیّت و پیشگیری از
آسیبهای اجتماعی، بویژه اعتیاد، سوانح، آلودگیهای زیست محیطی و
بیماریها.
7- فرهنگ سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد
شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیشبینی ساز و
کار لازم برای بهرهمندی از تجارب و توانمندیهای سالمندان در عرصههای
مناسب.
8- توانمندسازی جمعیّت در سن کار با فرهنگ سازی و اصلاح،
تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزشهای عمومی، کارآفرینی، فنی ـ
حرفهای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق آنان در جهت ایجاد
اشتغال مؤثر و مولّد.
9- باز توزیع فضایی و جغرافیایی جمعیّت، متناسب با ظرفیت زیستی با تأکید بر تأمین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیّتی.
10-
حفظ و جذب جمعیّت در روستاها و مناطق مرزی و کم تراکم و ایجاد مراکز جدید
جمعیّتی بویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان از طریق توسعه
شبکههای زیربنایی، حمایت و تشویق سرمایهگذاری و ایجاد فضای کسب و کار با
درآمد کافی.
11- مدیریت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سیاستهای کلی جمعیّت با تدوین و اجرای ساز و کارهای مناسب.
12- تشویق ایرانیان خارج از کشور برای حضور و سرمایه گذاری، و بهرهگیری از ظرفیتها و تواناییهای آنان.
13-
تقویت مؤلفههای هویتبخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی) و ارتقاء وفاق و
همگرایی اجتماعی در پهنه سرزمینی بویژه در میان مرزنشینان ؛ و ایرانیان
خارج از کشور.